قسمت 39 - رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
Listen now
Description
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست؟ فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید؟ ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید من این مرقع رنگین چو گل، بخواهم سوخت که پیر باده فروشش به جرعه‌ای نخرید عجایب ره عشق ای رفیق، بسیار است ز پیش آهوی این دشت، شیر نر بدوید به کوی عشق منه بی دلیل راه قدم که گم شد آن که در این ره به رهبری نرسید مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد هرآنکه سیب زنخدان شاهدی نگزید خدای را مددی ای دلیل راه حرم که نیست بادیۀ عشق را کرانه پدید گلی نچید ز بستان آرزو حافظ مگر نسیم مروت در این هوا نوزید؟ سنتورنوازی از استاد رضا ورزنده، آواز استاد محمودی خوانساری حمایت مالی از هنر حافظ لینک حمایت برای خارج از ایران توییتر هنر حافظ اینستاگرام هنر حافظ
More Episodes
صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت گل بخندید که از راست نرنجیم، ولی هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت گر طمع داری از آن جامِ مُرَصَّع می لعل درّ و یاقوت به نوکِ مژه‌ات باید سُفت تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هرکه خاکِ درِ میخانه به رخساره...
Published 09/15/24
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟ چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است؟ جانا به حاجتی که تو را هست با خدای کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است ای پادشاه حسن، خدا را، بسوختیم آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در حضرت کریم، تمنا چه حاجت است محتاج قصه...
Published 08/15/24