قسمت 37 - یا رب این شمع دل‌افروز ز کاشانۀ کیست
Listen now
Description
یا رب این شمع دل‌افروز ز کاشانۀ کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانۀ کیست حالیا خانه‌برانداز دل و دین من است تا هم‌آغوش که می‌باشد و همخانۀ کیست بادۀ لعل لبش — کز لب من دور مباد — راح روح که و پیمان ده پیمانۀ کیست دولت صحبت آن شمع سعادت‌پرتو بازپرسید خدا را که به پروانۀ کیست می‌دمد هرکسش افسونی و معلوم نشد که دل نازک او مایل افسانۀ کیست یا رب آن شاه‌وش ماه‌رخ زهره‌جبین درّ یکتای که و گوهر یکدانۀ کیست گفتم آه از دل دیوانۀ حافظ بی‌تو زیرلب خنده‌زنان گفت که دیوانۀ کیست؟ موسیقی این قسمت برگرفته از برگ سبز شماره 302 با صدای گلپا و آلبوم «چنگ اورنگ» با تار فرهنگ شریف حمایت مالی از هنر حافظ توییتر هنر حافظ اینستاگرام هنر حافظ
More Episodes
صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت گل بخندید که از راست نرنجیم، ولی هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت گر طمع داری از آن جامِ مُرَصَّع می لعل درّ و یاقوت به نوکِ مژه‌ات باید سُفت تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هرکه خاکِ درِ میخانه به رخساره...
Published 09/15/24
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟ چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است؟ جانا به حاجتی که تو را هست با خدای کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است ای پادشاه حسن، خدا را، بسوختیم آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در حضرت کریم، تمنا چه حاجت است محتاج قصه...
Published 08/15/24