Episodes
چو آگاه شد دختر گژدهم
که سالار آن انجمن گشت کم
زنی بود برسان گردی سوار
همیشه به جنگ اندرون نامدار
کجا نام او بود گردآفرید
زمانه ز مادر چنین ناورید
چنان ننگش آمد ز کار هجیر
که شد لاله رنگش به کردار قیر
بپوشید درع سواران جنگ
نبود اندر آن کار جای درنگ
نهان کرد گیسو به زیر زره
بزد بر سر ترگ رومی گره
فرود آمد از دژ به کردار شیر
کمر بر میان بادپایی به زیر
به پیش سپاه اندر آمد چو گرد
چو رعد خروشان یکی ویله کرد
که گردان کدامند و جنگآوران
دلیران و کارآزموده سران
چو سهراب شیراوژن او...
Published 09/23/24
اگر تندبادی براید ز کنج
بخاک افگند نارسیده ترنج
ستمکاره خوانیمش ار دادگر
هنرمند دانیمش ار بیهنر
اگر مرگ دادست بیداد چیست
ز داد این همه بانگ و فریاد چیست
ازین راز جان تو آگاه نیست
بدین پرده اندر ترا راه نیست
همه تا در آز رفته فراز
به کس بر نشد این در راز باز
برفتن مگر بهتر آیدش جای
چو آرام یابد به دیگر سرای
دم مرگ چون آتش هولناک
ندارد ز برنا و فرتوت باک
درین جای رفتن نه جای درنگ
بر اسپ فنا گر کشد مرگ تنگ
چنان دان که دادست و بیداد نیست
چو داد آمدش جای فریاد نیست
جوانی و پیری...
Published 09/23/24
The Story of the Seven Champions in Shahnameh
The story of the Seven Champions is one of the most epic and thrilling tales from Ferdowsi's Shahnameh, appearing in the seventh section of this grand Persian epic. It narrates a series of one-on-one duels between seven Iranian heroes and seven warriors of Turan, during the reign of King Kay Kavus.
The Beginning:
The story opens with a grand feast and celebration hosted by Rostam in Noond. During the festivities, Giv, another Iranian champion,...
Published 07/18/24
بر پایهٔ اسطورههای ایرانی کیکاووس همچون فریدون و جمشید، بیمرگ آفریده شده بود و دیوان برای این که مرگ را بر او چیره گردانند، دیو خشم (ائشمه) را به یاری میگیرند و او را میفریبند. دیوها، کیکاووس را فریب داده و به فرمانروایی هفت کشور مغرورش میکنند آنگاه هوس پرواز به آسمان را در دل او زنده میکنند.[۵] آمدهاست که کیکاووس در اصرار بر پرواز از لجاجت دست برنداشت و تخت خود را بر پای چهار عقاب بست و پرواز کرد تا مرز نور و تاریکی پیش رفت و از همراهان جدا ماند. در آسمانها فرّهایزدی از سیمایش پر...
Published 06/16/24
بنا بر باورهای ایرانیان کهن، کیکاووس بر دیوان و آدمیان هفت کشور فرمانروایی مطلق مییابد. او بر سر کوه البرز هفت کاخ میسازد: یکی از زر، دو از سیم، دو از پولاد و دو از آبگینه. او از این کاخها بر همه حتی بر دیوان مازندران فرمان میراند. این هفت کاخ چنانند که هر کسی بر اثر پیری نیرویش کم شود، به کاخ او میآید و دوباره توان به او بازمیگردد و جوان میشود.
Published 06/13/24
سپاه اندر ایران پراگنده شد
زن و مرد و کودک همه بنده شد
همه در گرفتند ز ایران پناه
به ایرانیان گشت گیتی سیاه
دو بهره سوی زاولستان شدند
به خواهش بر پور دستان شدند
که ما را ز بدها تو باشی پناه
چو گم شد سر تاج کاووس شاه
دریغست ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همه جای جنگی سواران بدی
نشستنگه شهریاران بدی
کنون جای سختی و رنج و بلاست
نشستنگه تیزچنگ اژدهاست
کسی کز پلنگان بخوردست شیر
بدین رنج ما را بود دستگیر
کنون چارهای باید انداختن
دل خویش ازین رنج پرداختن
Published 06/07/24
جنگ هاماوران دومین جنگ طاقتفرسای کیکاووس پس از جنگ مازندران بود.
حکیم طوس فردوسی تصویر جنگ هاماوران را اینگونه بیان میدارد که کیکاووس پس از اطلاع از قیام سالار هاماوران سریعاً وارد عمل شد و از راه دریا (رود) که مسافت بسیار نزدیکتر بود به جنگ هاماوران شتافت و دو لشکر ایران و هاماوران در دشت هاماوران رو در روی یکدیگر قرار گرفتند.
Published 05/29/24
4th Labour:Temptress[edit]
Rostam, back in the saddle once more, continues his journey through enchanted lands, and comes, at evening, to a beautiful glade refreshed by limpid streams, where he finds, much to his surprise, a ready-roasted deer, together with the bread and salt to accompany it. He sits down to the mysterious banquet, but it vanishes at the sound of his voice. Next, he sees a tanbur and a flask of wine: taking up the instrument, he plays upon it, improvising a ditty about his...
Published 05/17/24
خان چهارم: کشتن جادوگر: رستم شاد و پویا راه دراز را میپیمود تا به چشمهساری پر گل و سبزه رسید. سفرهای آراسته در کنار چشمه دید که برههای بریان شده و دیگر خورشها بر سُفره بود. جامی زرین پر از می نیز کنار سفره خودنمایی مینمود. رستم خوشحال و بیخبر از همه جا خواست سورچرانی کند امّا آن سفره، تلهٔ اهریمن بود. رستم پیاده شد و بر سفره نشست، جام را نوشید و تنبور را برداشت و ترانهای فرحبخش در وصف حال خویش خواند و تنبور را نواخت: آواز رستم به گوش پیرزن جادوگر رسید. پیرزن خویش را بزک کرد و سر سفره...
Published 05/16/24
زَو یا زاو (به اوستایی: ت.ت. 'اوزاوا'؛ به پارسی میانه: ت.ت. 'auzobo')، در شاهنامهٔ فردوسی پسر تهماسپ است. پس از آنکه افراسیاب، نوذر را کشت؛ زَو به پادشاهی رسید. زَو پنج سال پادشاهی کرد و به یاری توس و گستهم با افراسیاب جنگید. پس از خشکسالی در ایران و توران، افراسیاب و زَو صلح را پذیرفتند. زَو در ۸۶ سالگی درگذشت. پس از مرگ او، به روایتی گرشاسب به پادشاهی رسید.[۵] ولی بر اساس شاهنامهٔ بهتصحیح جلال خالقی مطلق پس از زَوتهماسب دودمان کیانیان آغاز شده و کیقباد پادشاه شد.[۶]
پادشاهی زَو در...
Published 05/08/24
جنگ مازندران تا خوان چهارم رستم.
هفتخان رستم یا هفتخوان رستم[۱] نام نبردهایی هفتگانه در شاهنامهٔ فردوسی هستند که رستم پسر زال آنها را به انجام رساند. هفتخان رستم شامل نبردهایی میشود که رستم برای نجات کیکاووس، شاه ایران، که اسیر دیو سپید بود، انجام داد. درآغاز حکومت کیکاووس، دیوها به فرماندهی دیو سپید در سرزمین مازندران مقیم بودند. کیکاووس با سپاهی به آنجا حملهور شده امّا شکست میخورد.
کیکاووس در اقدامی جسورانه با لشکری به سمت مازندران عازم شد تا دیو سپید را از میان بردارد امّا او از...
Published 04/10/24
کَیکاووس یا کَیکاوُس (به اوستایی: 𐬐𐬀𐬎𐬎𐬌 𐬎𐬯𐬀𐬥 ت.ت. 'کَویاوسان')، در اوستا فرزند «کیاَپیوِه» است که او فرزند «کیقباد» است؛ ولی در شاهنامهٔ فردوسی و در روایتهای پسین، کیکاووس را فرزند کیقباد دانستهاند. او یکی از پادشاهان نامدار کیانی است. در برخی روایتهای متأخر او را با نمرود یکی دانستهاند. سوگنامهٔ رستم و سهراب و داستان سیاوش نیز به دوران پادشاهی کیکاووس تعلق دارد. کیکاووس در داستانهای اسطورهای ایران بیشتر به عنوان مظهر و قدرتی یاد شدهاست که با همهٔ تسلط و شکوه، در برابر جهان،...
Published 12/27/23
کِیقَباد نخستین پادشاه از سلسلهٔ کیان است. پس از مرگ گرشاسپ آخرین پادشاه از شاهان پیشدادی، با اینکه طوس و گستهم، پسران نوذر، زنده بودند و دودمان فریدون هنوز از میان نرفته بود،[۱] زال پس از مشورت با موبدان و بزرگان ایران، کیقباد را که دارای فرّ ایزدی و برازندهٔ تاج و تخت کیان بود به شاهی برگزید. زال رستم را به البرز کوه فرستاد تا کیقباد را یافته به ایران بیاورد. پس از جلوس کیقباد بر تخت ایران، تورانیان که به ایران هجوم آورده بودند، هزیمت یافته برگشتند.
Published 12/24/23
پادشاهی نوذر (به اوستایی: ت.ت. 'naotara'؛ به پارسی میانه: ت.ت. 'nōḏar')، پسر منوچهر، یکی از شاهان پیشدادی در شاهنامه است. به دلیل بیتدبیری او ایران دچار وضعیت بحرانی شد. پشنگ پادشاه توران پس از اطلاع از مرگ منوچهر، پسر خود افراسیاب را به کینخواهی تور به جنگ ایرانیان فرستاد. در جنگی که در پای حصار دهستان درگرفت نوذر گرفتار افراسیاب گشت و کشته شد. نوذر دو پسر به نامهای توس و گستهم داشت که به تشخیص بزرگان ایران هیچیک لایق پادشاهی نبودند.کشورداری نوذر[ویرایش]نگارهای از نوذر در شاهنامهٔ...
Published 12/24/23
شاهنامه پادشاهی نوذر را هفت سال ذکر میکند. به دلیل بیتدبیری او ایران دچار وضعیت بحرانی شد. پشنگ پادشاه توران پس از اطلاع از مرگ منوچهر پسر خود افراسیاب را به کینخواهی تور به جنگ ایرانیان فرستاد. در جنگی که در پای حصار دهستان درگرفت نوذر گرفتار افراسیاب گشت و کشته شد. نوذر دو پسر به نامهای طوس و گستهم داشت که به تشخیص بزرگان ایران هیچیک لایق پادشاهی نبودند.
Published 12/23/23
اندر زادن رستم
پایان پادشاهی منوچهر
Published 12/23/23
شاه از زال خواست تا با موبدان به گفتگو بنشیند و شاه خود داور و بینندهٔ این گفتگو باشد. موبدان برای سنجش رای و هوش زال برای او شش چیستان گفتند و از او خواستند تا آنها را پاسخ دهد:
۱- آن دوازده درخت سهی که شاداب و با فرّهی روئیدهاند و از هر یک از آن درختها، سی شاخ بر زده و در پارسی، هرگز کم و بیش نگردند چیست؟
۲- آن دو اسب گرانمایهٔ تیز تاز که یکی از آنها سیاه چون دریای قار و دیگری سپید، چون بلور آبدار است؛ و هر دو به شتاب در جنبشاند، لیکن هرگز یکدیگر را نمییابند چیست؟
۳- آن سی سوار که...
Published 12/23/23
آگاه شدن منوچهر از کار زال و رودابه
Published 12/23/23
در این پادکست به بررسی اشعار کهن میپردازیم. تمامی محتوای پادکست های شاه پاد و گنجینه نظامی وغزل سعدی در یک پادکست گرداوری می گردد.
Published 12/22/23
شاهنامه خوان:# تهمینه یاسمی
کاری از انجمن ادب پارسی
گزارش رج ها از# سیروس ـ ملکی
کاری از انجمن ادب پارسی
تدوین :
#امیدـ_ نیک.
آمدن زال به نزد مهراب کابلی
جلد ۱ نامه باستان
Published 12/22/23
شاهنامه خوانان :# محبوب_ خشنود- #دکتر فرشته_ جوادی- #خانم اصولیان
کاری از انجمن ادب پارسی
گزارش رج ها از# سیروس ـ ملکی
کاری از انجمن ادب پارسی
تدوین :
#امیدـ_ نیک.
Published 11/29/23
۱۲- آگاهی یافتن فریدون از کشته شدن ایرج ۱۵۸۷...
۱۴- آگاه شدن سلم و تور از منوچهر ۱۶۸۰-...
۱۵- پیغام فرستادن پسران نزد فریدون ۱۷۱۵- ...
۱۶- پاسخ دادن فریدون پسران را ۱۷۴۱- ...
۱۹- نامه فرستادن منوچهر نزد فریدون ۱۹۲۹-...
۲۰-گرفتن قرن دژ الان را ۱۹۵۳-...
۲۱- تاخت کردن کامپیوتر نبینه ضحاک ۲۰۰۰- ...
۲۳-فرستادن سر سلم را به نزد فریدون ۲۰۸۰-...
Published 11/28/23
در شاهنامه، فریدون پسر فرانک و آبتین از نژاد جمشید با فر شاهی معرفی شدهاست.
خجسته فریدون ز مادر بزاد جهان را یکی دیگر آمد نهاد
ببالید بر سان سرو سهی همی تافت زو فر شاهنشهی
جهانجوی با فرّ جمشید بود به کردار تابنده خورشید بود
آبتین پدر فریدون از قربانیان ضحاک است، مادرش فَرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاوی به نام برمایه (پُرمایه) در بیشهای پرورش میدهد. از ترس ضحاک، مادرش در سه سالگی او را در مرز ایران و هندوستان به البرز کوه (کوهی بلند) میبرد و به دینداری میسپارد. ضحاک پس از آگاه...
Published 11/28/23
شاهی ضحاک» پنجمین داستانِ پادشاهان و پنجمین پادشاهی در میان پیشدادیان در شاهنامهٔ فردوسی است که دورانِ هزارسالهٔ پادشاهیِ ضحاک را داستان میکند. ضحاک پادشاهی بیگانه در میان پیشدادیان است.
دوران ضحاک هزار سال بود. رفتهرفته خردمندی و راستی نهان گشت و خرافات و گزند آشکارا. شهرناز و ارنواز (دختران جمشید) را به نزد ضحاک بردند. در آن زمان هرشب دو مرد را میگرفتند و از مغز سر آنان خوراک برای ماران ضحاک فراهم میآوردند. روزی دو تن به نامهای ارمایل و گرمایل چاره اندیشیدند تا به آشپزخانهٔ ضحاک راه...
Published 11/28/23