صد و یک – مهندس: حافظ
Listen now
Description
‌‌‌حافظ ‌ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد ‌دل رمیده‌ی ما را رفیق و مونس شد ‌نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ‌به غمزه مسئله‌آموزِ صد مُدَرِّس شد ‌به بویِ او دلِ بیمارِ عاشقان چو صبا ‌فِدایِ عارضِ نسرین و چَشمِ نرگس شد ‌به صدرِ مَصْطَبه‌ام می‌نِشانَد اکنون دوست ‌گدایِ شهر نِگَه کُن که میرِ مجلس شد ‌طَرَب‌سرایِ محبت کنون شود مَعمور ‌که طاقِ اَبرویِ یارِ مَنَش مهندس شد ‌لب از تَرَشُّحِ مِی پاک کن برایِ خدا ‌که خاطرم به هزاران گُنَه مُوَسْوِس شد ‌کرشمه‌ی تو شرابی به عاشقان پیمود ‌که عِلم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد ‌ز راهِ میکده یاران عِنان بگردانید ‌چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد ‌خیالِ آبِ خَضِر بست و جامِ کَیْخٌسرو ‌به جرعه‌نوشیِ سلطان ابوالفَوارِس شد ‌چو زرْ عزیزْوجود است نظمِ من، آری ‌قبولِ دولتیان کیمیایِ این مس شد   ‌‌‌لینک های پادکست‌ ‌پادکست بوطیقا - قسمت بیستم و چهارم ‌شبکه های اجتماعی : یوتوب بوطیقا | اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقا‌ ‌حمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا‌ تماس : [email protected] Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
More Episodes
‌‌‌‌‌نزاری قهستانی ‌راحتِ روح من است، رایحة روحِ راح ‌تا به صباح از مسا، تا به مسا از صباح ‌ساقیِ طاووس‌فر، طوطیِ شکّر شکن ‌مرغِ سَحر را بگو، باز گشاید جِناح ‌خوابِ گران تا به کی؟ خیز! سبک‌مِی بده ‌اهلِ دل از مِی کنند، وقتِ سحر، افتتاح ‌از اَلَمِ حادثات، جز به می البتّه نیست؛ ‌هیچ خلاص و فرج هیچ...
Published 10/31/24
Published 10/31/24
‌‌‌‌مولانا ‌حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو ‌و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو ‌هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن ‌وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو ‌رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها ‌وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو ‌باید که جمله جان شوی تا لایق جانان...
Published 10/30/24