Description
***
مفهوم رقابت در مسیر معنوی وجود ندارد. رقابتی ذهنی که به حمایت تبدیل شد.
اما شرح داستان.
اول از حسین عرب زاده شروع کنم. یک خانمی در اینترنت یک بار حسین را به من معرفی کرد. دیدم حسین چقدر راحت با اینترنت حرف میزند. دیدم حرف هایی که از آگاهی میزند چقدر شبیه حرفهای من است. دیدم چقدر دارد در دنیا تاثیر میگذارد. کمی حسودی ام شد. چون من هم دقیقا همین کارها را میخواهم انجام بدهم.
شاید هم به معروفیت او و اینکه چقدر فالوئر دختر دارد حسودی ام شد. حرف هایش را گوش میدهم و میبینم دقیقا حرف دل من را میزند. اگر من هم لایو بگذارم از همین موضوعات حرف میزنم. اگر مراقبه درست کنم دقیقا از همین مدل درست میکنم.
بعدا احساس کردم من و حسین همکاریم. گاهی تبلیغش را میکنم. گاهی هم گروهی با فالوئر هایش مراقبه میکنم. دوست دارم همان کاری را بکنم که حسین میکند. یعنی پخش آگاهی. پخش مراقبه.
بعد ذهنم به من میگوید او جوان تر و خوشتیپ تر است. بعد میگویم نه اینها ظواهر است. احتمالا او خالص تر کار میکند. احتمالا با از خود گذشتگی بیشتری کار میکند. احتمالا با سرسپردگی یا دیووشن بیشتری کار میکند.
فالوئرهایش خیلی زیاد است.
و نهایتاً حس رقابت را تبدیل به حمایت کردم و بسیار شکرگزار و قدردانم.