Description
حدیث حُسن – اجرای خصوصی علیاصغر شاهزیدی و شهریار فریوسفیبه بوی آن که شبی در حرم بیاسایندهزار بادیه سهلست اگر بپیمایندطریق عشق جفا بردنست و جانبازیدگر چه چاره که با زورمند برناینداگر به بام برآید ستاره پیشانیچو ماه عید به انگشتهاش بنماینددر گریز نبستست لیکن از نظرشکجا روند اسیران که بند بر پایندز خون عزیزترم نیست مایهای در تنفدای دست عزیزان اگر بیالایندمگر به خیل تو با دوستان نپیوندندمگر به شهر تو بر عاشقان نبخشایندفدای جان تو گر جان من طمع داریغلام حلقه به گوش آن کند که فرمایندهزار سرو خرامان به راستی نرسدبه قامت تو و گر سر بر آسمان سایندحدیث حسن تو و داستان عشق مراهزار لیلی و مجنون بر آن نیفزایندمثال سعدی عودست تا نسوزانیجماعت از نفسش دم به دم نیاسایند