Description
آتش زمانهاجرای خصوصی در شورسال ۱۳۷۲ در شهر اصفهان آواز: محمدرضا #شجریاننی: حسن #کساییتنبک: #همایون_شجریانحسن کسایی: امشب در خدمت آقای رحمانی هستیم؛ خانمها و آقایان محترم، به خاطر اینکه طول کلام پیدا نکنه دیگه دونه دونه را معرفی نمیکنم. آقای شجریان استاد آواز از تهران تشریففرما شدن اصفهان و در خدمتشون هستیم.امر فرمودن که امشب یه برنامهای اجرا بکنیم؛ من که جلوی آقای طاهرزاده باید مشقم را بزنم، برای اینکه ایشون استاد اعظم هستند.به هر تقدیر خوشحال هستیم از اینکه یک جلسهی گرمی هست، دور هم هستیمو شوری درآمد بکنم و چندتا شعری آقای شجریان اظهار لطف بکنن و بخونن، و میکروفن را بدم خدمتشون برای یادبود امشب ایشون هم صحبت بفرمان.محمدرضا شجریان: با سپاس از جهان پهلوان هنر ایران زمین حضرت استاد کسایی که افتخار این را دارم که امشب در خدمتشون باشم و سرور نازنین دیگری استاد طاهرزاده که چند سال بود آرزوی دیدارشون را داشتم و بعد از اون شبی که در منزل آقا رضا کسایی بودیم، دیگه ایشون را زیارت نکرده بودم.تا اینکه امشب دوباره افتخار نصیبم شد که در محضرشون باشیم و سر شب همه را مستفیض فرمودن. الآن هم به بنده امر کردند که من هم جسارتا یه دو خطی در حضورشون درسم را پس بدهم.کسایی:و بعد هم از آقای طاهرزاده اگه اجازه بدهند استفاده میکنیم در یک پلانیشجریان: بله حتماکسایی: همایون خان شجریانجز آستان توام در جهان پناهی نیستسرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیستعدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازمکه تیغِ ما به جز از نالهای و آهی نیستزمانه گر بزند آتشم به خرمنِ عمربگو بسوز که بر من به برگِ کاهی نیستچرا ز کویِ خرابات روی برتابمکز این بِهَم، به جهان هیچ رسم و راهی نیست******به کویِ عشق مَنِه بیدلیلِ راه، قدمکه من به خویش نمودم صد اهتمام و نشدفغان که در طلبِ گنج نامهٔ مقصودشدم خرابِ جهانی ز غم تمام و نشد******مباش در پی آزار و هر چه خواهی کنکه در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیستچنین که از همه سو دامِ راه میبینمبِه از حمایتِ زلفش مرا پناهی نیستخزینهٔ دلِ حافظ به خط و خال مدهکه کارهای چنین، حَدِّ هر سیاهی نیست