Description
شبهای روشن اثر فیودور داستایُفسکی با ترجمه دکتر قاسم کبیری و صدای گیتی مهدوی
-
درباره شبهای روشن؛ داستانی کوتاه از نویسنده رمان جنایت و مکافات
نام کتاب به پدیدهای فیزیکی اشاره میکند که هر ساله در تابستان اتفاق میافتد. کشورهایی که در نواحی شمالی کرهی زمین و نزدیک به قطب شمال هستند، شبها تا صبح آسمان تاریک ندارند و هوا در شب تا طلوع آفتاب مانند شروع غروب، روشن است. کتاب که از زبان اولشخص و قهرمان داستان روایت میشود، دربارهی داستانی عاشقانه در شهر سن پترزبورگ و شبهای روشن این شهر در روسیه است که در چهار شب اتفاق میافتد.
مردی تنها و رؤیاپرداز که تاکنون رابطه ای با زنان نداشته است، به صورت اتفاقی با زنی به نام ناستنکا آشنا میشود. او که عادت دارد در شهر قدم بزند و از زندگی و تنهاییاش برای خیابانها و دیوارهای شهر بگوید، در یکی از پیادهرویهای شبانهاش ناستنکا را میبیند که به آب خیره شده و در حال اشک ریختن است. ناخودآگاه به سمت او کشیده میشود اما سعی میکند به راه خود ادامه دهد. بعد از چند ثانیه صدای فریاد زن را میشنود و به سمتش میرود. آنها قرار میگذارند که شب بعد همدیگر را ببینند اما گذشتهی این دو همراهشان است و دلدادگی و عشق را در مسیرهای پیچیده و ناهمواری قرار میدهد.
داستایفسکی کتاب شبهای روشن را پیش از تبعید به سیبری نوشت این بار هم توانسته با شخصیتپردازیهای درست همانند دیگر آثارش، احساسات و زوایای پنهان روح افراد را با مهارتی مثال زدنی به نمایش بگذارد. دررمان کوتاه شب های روشن موقعیت شخصیتهای داستان را بهگونهای شرح میدهد که میتوان به راحتی با آنها همذاتپنداری کرد، همراه با آنها هیجانزده شد و در کنارشان اشک ریخت.