Description
سلام
قصهای که در این پادکست خواهید شنید، قصهای است که به پذیرش «سوگ و فراق» در کودکان کمک میکند.
در قصهی «سفیدی و سیاهی» من طوری به این موضوع پرداختم، که حتی نام مرگ در آن نباشد، اما مفهوم آن را به خوبی به ذهن کودک منتقل سازد:
داستان دربارهی یک آدم برفی به اسم سفیدی و یک کلاغ به اسم سیاهی است که با یکدیگر دوست میشوند. سفیدی آرزوی دیدن طبیعت زیبای پشت دیوار را دارد و سیاهی به او قول میدهد تا آن را برایش توصیف کند. هر چه دوستی آنها عمیقتر میگردد، به فصل بهار نزدیکتر میشوند و سفیدی رفته رفته شروع به آب شدن میکند تا اینکه بهطور کامل آب می شود و وارد رودخانهای میشود که سیاهی همیشه تعریفش را برایش کردهبود.
سپس سیاهی، با این سوگ مواجه شده و مراحلی را پشت سر میگذارد تا بتواند از غم آن رها شده و دوباره به زندگی عادیاش بازگردد.
«سفیدی و سیاهی» دو سر طیف رنگهای زندگی هستند؛ گویی همهی موجودات جهان را با رنگهای مختلفشان در دل خود جای میدهند. آنها با هم دوست میشوند و سفیدی رفته رفته به طبیعت باز میگردد و سیاهی تنها میماند. اما سیاهی که نمادی از تمام رنگهای دنیاست، یاد سفیدی را که حالا آزاد و رها شده تا ابد در قلبش نگاه میدارد و به جریان زندگی ادامه میدهد.
به امید اینکه این قصه نیز، مورد پسند شما عزیزان و فرزندان دلبندتان قرار گیرد.
اگر کودکی را میشناسید که به تازگی تجربهی تلخ سوگ و فراق را پشت سر گذاشته یا خدایی نکرده احتمال این وجود دارد که با آن مواجه شود، حتما این قصهرا برایش بفرستید تا با کمک یکدیگر به فرشتههای کوچک زندگیمان کمک کنیم.
See acast.com/privacy for privacy and opt-out information.