Description
در قصهی ماجراجویانهی «سیناسورس»، کودکان با پسر بچهای به نام سینا و دایناسور رویاهایش یعنی خفناسور، همراه میشوند تا قوهی تخیلشان تا حد امکان پرو بال یابد و لحظاتی، را برایشان رقم بخورد که در حین خنده و هیجان و ماجراجویی از شنیدن قصه حسابی لذت ببرند.
این قصه دو قسمت دارد. در قسمت اول، ماجرای پسر بچهای را میشنویم به نام سینا که عاشق دایناسورهاست و حتی یک اسم دایناسوری برای خودش دارد: سیناسورس! روزی در حین کتاب زدن یکی از کتابهای دایناسوریاش، دایناسوری به اسم خفناسور را میبیند و در دلش آرزو میکند که ای کاش او حیوان خانگیاش بود. و بعد از چند لحظه طی اتفاقاتی عجیب و باور نکردنی، خفناسور از کتاب بیرون میآید و آن دو با هم راهی شهر میشوند. در شهر، آدمها آن قدر از دیدن یک دایناسور واقعی وحشت زده میشوند که دردسرهایی برای سینا و خفناسور به وجود میآورند و خفناسور بالهایش را باز میکند و در آسمان به پرواز در آید تا سینا را به جایی دور ببرد…
در این قسمت از قصه، مفهومی که به صورت غیرمستقیم به کودک منتقل می شود، سختکوشی و شجاعت برای رسیدن به آرزوهاست و در کل، بیشتر به هیجان و سرگرمی و ماجراجویی پرداختهام تا هم جنبهی لذت بردن از قصه را بیشتر کنم و هم روی پرورش تخیل و خلاقیت بچهها متمرکز باشم.
به امید اینکه بچههای عزیزم از شنیدن این قصه کیف کنند و لذت ببرند و از دنیای واقعی ما آدم بزرگها تا حد امکان فاصله بگیرند😇🥰
لطفا حتما برایم کامنت بگذارید💬 و اگر قصهها را میپسندید، آنها را با والدین دیگر به اشتراک بگذارید 👨👩👧👦
تمامی لینکهای مرتبط با نسیم قصهها👇
https://zil.ink/nasime_gheseha
See acast.com/privacy for privacy and opt-out information.