از منظر زیگموند فروید، "وظیفه سوگواری" بازیابی انرژی روانی است که در عزیز از دست رفته سرمایه گذاری کرده بودیم و این مهم با مرور هرچه بیشتر خاطرات و امیدهاییست که به او پیوند زده بودیم. اما مطالعات اخیر نشان میدهد که تسکین پس از مرگ عزیری از دست رفته نه از طریق مرور بیشتر خاطرات او، که با تضعیف هرچه بیشتر این خاطرات امکانپذیر است. در واقع برخلاف باورهای پیشین، خاطرات افراد و مکانها ابژههای ذهنی در سرمان نیستند بلکه خوشههایی از نورونهای مار مانندند که در مسیرهای انشعابی در جایجای مغز ما ترتیب یافتهاند. قدرت هر خاطره بستگی به اتصال نورونها و پیوندش با انگارهها و خاطرات دیگر دارد. هرچه خاطرهای چند وجهیتر باشد، راحتتر میتوان نشان عصبیاش را یافت. گرچه نمیتوانیم خاطرهای را حذف کنیم اما با فکر نکردن به آن میتوان از گردشاش در ذهن خودآگاهمان جلوگیری کرد.
برگرفته از کتاب "روی دیگر اندوه" اثر "جورج بوناتو"
موسیقی متن
My Immortal: Evanescens
Together we will live forever: Clint Mansell
یولیا فرانک، نویسنده معاصر آلمانی، معتقده مقوله ازدواج مثل پنجره ای میمونه که جامع ترین نما از وضعیت روانی انسان معاصر آلمانی رو قاب گرفته: از وضعیت پیچیده زندگی مدرن، از اضطرابهای وجودی فراگیر، از ظرافتهای آسیب پذیر روابط عاطفی آدمها و از تناقضاتی که بین هنجارهای اجتماعی و امیال فردی وجود داره....
تو این اپیزود مروری بر رمان "خروجی بسمت غرب" اثر محسن حمید دارم و کمی درباب اهمیت "حس تعلق" صحبت می کنم Music 1: Ruska, EmperorMusic 2: Morning passages, Philip GlassmUSIC 3: Louder than words, David Gilmour