Episodes
سلام بچهها، رسیدیم به قسمت دوم از داستان کاکلیکلاه و خاله زنجیرباف. از اینجا به بعد علاوه بر اینکه قصهمون هیجانانگیزتر میشه، شما هم دعوت میشید به همراهی با کاکلیکلاه. اولین کاری که اون برای دیدن خاله زنجیرباف انجام داد، درست کردن یه شیشهٔ جالب بود که شما هم میتونید به کمک بزرگترهاتون درستش کنید. هر کدوم از شما که بتونه توی تمام مراحل با کاکلی کلاه و کارهایی که انجام میده همراه بشه، آخرسر مثل اون خاله زنجیرباف رو ملاقات میکنه.
پس این دفعه غیر از حدسهای همیشگی، منتظرم از تجربه جالبی...
Published 11/13/24
سلام بچهها جون!
اگه یادتون باشه در پایان داستان درخت زندگی یک مسابقه برگزار کردیم که قرار شد به نفر اول این مسابقه یک پادکست کامل برای داستان خودشون اختصاص بدیم.
توی این مسابقه دو نفر با هم تونستن مقام اول رو به دست بیارن.
حالا توی این قسمت، قصههای وانیا و ارغوان رو همراه با پیانو نوازی و آهنگسازی آیهان میشنوید.
حتما گوش بدید و از کارهای قشنگشون لذت ببرید.
Published 11/11/24
(بچهها برای حفظ سلامتی گوشهاتون از هدفون استفاده نکنید بهتره)
بچهها و پدر مادرهای عزیز سلام! داستان جدید ما، کاکلی کلاه و خاله زنجیر باف(فرشتهٔ مراقب زمین) داستانیه با یک سبک روایتگری متفاوت.
قهرمان قصه، کاکلی کلاه، پسریه که به کمک کلاه جادوییش میفهمه زبالهها در حال برنامهریزی برای حمله به شهر هستند و برای اینکه از شهر در مقابل این حمله محافظت کنه نیاز به کمک داره. کلاه جادویی اونو پیش فرشتهٔ مراقب زمین میبره اما دیدن این فرشته کار راحتی نیست و ناچار میشه راه دراز و پر ماجرایی رو طی...
Published 11/06/24
سلام بچهها
من و بربری دوباره اومدیم پیشتون.
این بار قصههای شما رو با هم بررسی کردیم و یه سوال جدید هم براتون آوردیم.
اگه یه کلاه جادویی داشتی که میتونستی هر کاری میخوای به کمکش انجام بدی، چه کاری برای خودت میکردی چه کاری برای بقیه؟ منتظر جوابهای قشنگتون هستیم.
تهیه و اجرا: سولماز نراقی
Published 10/31/24
خب بچهها! توی قسمت قبلی قرار شد اگه فکر میکنین این صدایی که میشنوین کف و سوت و تشویق آدمهاست تا هفته دیگه صبر کنین و از اینجا به بعد داستان رو از نگاه بچههای مدرسه و معلمها دنبال کنین. بریم ببینیم چه اتفاقی افتاد. راستی این قسمت خیلی خیلی مهمه چون پر از سوالاتیه که با جواب دادن به اونا میتونین هر کدومتون قصه مخصوص خودتون رو بنویسین.
پس بدون معطلی کلیک کنید و تا آخر بشنوید و سؤالها رو روی یه ورق کاغذ یادداشت کنید و بینشون انتخاب کنین.
من و بربری هفته آینده توی برنامهٔ پادگپ قراره...
Published 10/23/24
اگه یادتون باشه توی قسمت قبلی بچهها تصمیم گرفتن قضیه آشنایی با یه سوسک سخنگو رو مثل یه راز بینخودشون نگه دارن و همیشه مراقب دوست جدیدشون باشن. اما اون طرف جنگل اتفاقات بدی داشت میافتاد.
بریم ببینیم این اتفاقات چیا بود و آخرسر از سوسک خیالباف قصهٔ ما نوازنده دراومد یا نه؟
بچههایی که توی این قسمت با نیمپاد همراهی کردند: هانا، نیکی، لیلیان، آرشیدا، ارغوان و پارمیس هستند. تهیه و اجرا: سولماز نراقی،
صدا پیشگان: حمیده هاشمی، حسین حدیثی، سولمازنراقی،
موسیقی: سولماز نراقی، حسین حدیثی
Published 10/16/24
چیزی که فشلک میشنید صدای همون ساز شکسته و خراب بود که حالا تبدیل به خونهش شده بود. فشلک نمیدونست خونهش یه روز ساز خوش صدایی بوده به اسم ساکسیفون و معلوم نبود چطوری گوشه جنگل رها شده و چرا شبها از توی لوله کهنه و زنگ زدهش صدای موسیقی به گوش میرسه؟ اما این اتفاق زندگی سوسک اره کش خال سفید قصه ما رو عوض کرد. بریم ببینیم چطوری؟
راستی این بار تعداد قصههایی که فرستادید از همیشه بیشتر بود. همراهان نیمپاد این قسمت:
هانا، نیکی، فرناز، ملودی، ارغوان، آرشیدا، نیکا
تهیه و اجرا: سولماز نراقی
Published 10/09/24
سلام بچهها داستان جدیدمون شروع شد. همونی که یه کوچولو ازش رو توی پادگپ با بربری شنیدین. بله! داستان سوکسیفون نواز جنگل! ماجرای سوسک سر به هوایی که نوازنده شد. این داستان رو ، هم به اونایی که چیزی از موسیقی نمیدونن پیشنهاد میکنم هم به اونایی که با موسیقی آشنایی دارند. گروه اول میتونن یه کمی با موسیقی آشنا بشن و گروه دوم میتونن با نیمپاد این داستان مشارکت خلاقانه داشته باشند.
توی نیمپاد این قسمت هم، حدسهای نیکا و ارغوان رو میشنویم. نوشته و اجرای: سولماز نراقی
Published 10/02/24
همونطور که دفعه قبل هم گفتم هر قصه دنبالهداری که تموم میشه توی پادگپ دور هم جمع میشیم تا هم از بچههایی که در قصه قبل با نیمپاد همکاری کردند قدردانی کنیم و هم ازشون سؤالهای جدید بپرسیم و بریم سر وقت داستان دنباله دار بعدی ببینیم موضوعش چیه و قراره چه اتفاقی توش بیفته. این بار بربری پرسیده اگه حیوونا میتونستن ساز بزنن هر کدوم چه سازی بهشون میومد؟ بریم ببینیم بچهها چه جوابهایی به این سوال دادند. تهیه و اجرا: سولماز نراقی
Published 09/25/24
اگه یادتون باشه توی قسمت قبلی همیشه بهار درباره تولید مثل آدمیزاد با بیتاآنا حرف زد و گفت که نمیدونه آدمها هم از تخم بیرون میان یا نه؟ بیتاآنا اولین چیزی که به ذهنش رسید تخمهای ریز قورباغهها بود که توی برکه دیده بود. از همیشه بهار پرسید: چیزی که حافظهٔ کلاله بهت نشون میده شبیه تخمهای کوچولوی دم دار وسط یه چیز ژلهای نیست؟ خب میریم ببینیم بالاخره بیتاآنا از این ماجرا چی دستگیرش میشه. نویسنده و اجرا: سولماز نراقی
توی نیمپاد این قسمت از لیلیان، نیکی و هانا و لیلین حدسهای دفعه قبلشون رو...
Published 09/18/24
اگه یادتون باشه توی قسمت قبلی قولکس تا اومد توضیح بده که این بادکنکها رو برای چی دور خودش جمع کرده یه چیزی تالاپ از بالای درخت افتاد روی شاخهها و یکی از بادکنکها رو ترکوند. حالا بریم ببینیم چه اتفاقی برای بادکنکها افتاد و قورباغه چیکار کرد؟
بچههایی که توی این نیمپاد قصه گفتند، سپهر، آیلین و یلدا هستند. من و بربری از بچههای دیگهای هم که قصه فرستادند متشکریم. ببخشید اگه وقت کافی نبود، همه اونها رو پخش کنیم.
Published 09/11/24
اگه یادتون باشه توی قسمت قبلی وقتی بوی آفتکشهای مزرعه به مشام بیتاآنا رسید سرش گیج رفت و مجبور شد بره یه جایی لابلای برگهای همیشه بهار دراز بکشه تا حالش جا بیاد. همیشه بهار هم تمام شب با حافظه مخفیش کلنجار رفت تا اینکه آخرسر به ذهنش رسید بیتاآنا رو بفرسته پیش قولکس که یه قورباغه جستجوگره و توی برکهش یه آزمایشگاه کوچیک درست کرده تا به رازهای طبیعت اطرافش پی ببره. به قسمت سوم از داستان معمای بزرگ گوش میکنیم تا ببینیم ماجرای قولکس و بیتاآنا به کجا میرسه.
در ضمن از بین حدسیات شما که بربری...
Published 09/04/24
سلام بچهها،
به هاچین واچین خوش اومدین،
بریم ببینم داستان معمای بزرگ به کجا رسید؟
آیا بیتاآنا هم مثل بیزو با همیشه بهار دوست میشه و گردههاشو جابجا میکنه و با اطلاعات تازه برمیگرده یا توانایی بیزو رو نداره و مجبور میشه راه دیگهای رو انتخاب کنه؟ اصلا بالاخره بیتاآنا میفهمه تولید مثل یعنی چی یا نه؟ از بین شما نیکی و فرناز و سینا حدسهایی زدند که توی نیمپاد این قسمت منتشر شده. اما برایم ببینیم حدسشون درست بوده یا نه؟ نویسنده و اجرا: سولماز نراقی
Published 08/28/24
سلام بچهها، من سولمازم و با یه قصه جدید اومدم پیشتون. معمای بزرگ، داستان پروانهای به اسم آنا هشتاد و هشته که مدتی بعد از اینکه به دنیا میاد متوجه میشه این اسم فقط فامیلی یا همون نام خانوادگیشه و اون باید برای خودش به دنبال یه اسم کوچیک باشه. مدتها میگذره و نمیتونه روی خودش هیچ اسمی بذاره و این از پروانه کوچولوی قصه ما یه موجود کنجکاو میسازه که میخواد راز بقیه موجودات رو بفهمه و بدونه چه جوری اینی شدن که هستن؟ اون با یه گل دانا به اسم همیشه بهار آشنا میشه و این آشنایی براش مثل یه تولد...
Published 08/21/24
سلام بچهها! رسیدیم به قسمت خودتون. قرار بود حدس بزنین که دونهٔ درخت سخنگو با موش کور چه کار میکنه و اون حفرههای خالی توی هستهٔ خرمالو نشونهٔ چی هستند یا به چه دردی میخورند؟
بین همهٔ شما به ترتیب ؛ سپنتا، گیسو، لیانا، وانیا، فرناز، نیلین، رونیا، روشا، رهام، ارغوان، نلین، باران و نوازش قصه فرستادند که با هم میشنویمشون. در ضمن اگه یادتون باشه گفتیم که لیلیکوک وقتی داشت بخار میشد برگشت به درخت زندگی تا ترانه خداحافظی و قدردانیش از گیسو رو بخونه. اون ترانه رو ایلیا و آیهان هر کدوم جداگونه...
Published 08/15/24
به پادگپ هاچین واچین خوش اومدین! آره درست شنیدین: «پاد گپ». اسم این پادکستمون پادگپه چون توش قراره کلی با همدیگه گپ بزنیم. هر قصه دنبالهداری که تموم میشه توی پادگپ دور هم جمع میشیم تا هم از بچههایی که در قصه قبل با نیمپاد همکاری کردند قدردانی کنیم و هم ازشون سؤالهای جدید بپرسیم و بریم سر وقت داستان دنباله دار بعدی. توی پادگپ به جز شما با یه نفر دیگه هم گپ میزنم که اسمش هست جناب بربری! خمیر خیالباف!
نویسنده : سولماز نراقی،
موسیقی تیتراژ: حسین حدیثی و سولماز نراقی
Published 08/08/24
بالاخره رسیدیم به قسمت آخر از داستان لیلیکوک و درخت زندگی. میخوایم ببینیم گیسو چطوری درخت زندگی رو نجات میده و هر کدوم از دونههایی که با خودش آورده چه کاری برای درخت انجام میدن که مثل روز اولش شاداب و سرحال بشه؟
راستی این قسمت یه نقطهچینداره که شماها باید پرش کنید. با حدسیات خودتون که قراره در قسمت بعدی تمام اونها رو منتشر کنیم. نوسینده و اجرا: سولماز نراقی
پایان داستان لیلیکوک و درخت زندگی
نویسنده و گوینده: سولماز نراقی،
نقش سیمرغ و چمروش: حسین حدیثی،
نقش گانشا: شیرین...
Published 07/31/24
توی قسمت قبلی گیسو به درخت سخنگو رسید و در تنهٔ اون زن و مردی رو دید که به هم گره خوردند و بالا رفتن و سرهاشون لابلای شاخههاست ولی هیچ حرفی نمیزنند. مگه این درخت قرار نبود سخنگو باشه؟ بریم ببینیم بالاخره حرف میزنه یا نه؟! راستی یادتون باشه این قسمت از تمام قسمتهای داستان مهمتره چون یه معمای مهم توش هست و باید سعی کنید جزئیاتش رو خوب به خاطر بسپرید برای قسمت آخر داستان.
اشاره: درخت سخنگو یا وقواق یکی از درختان اساطیری ایران است که در نقاشی ایرانی از آن به عنوان یک آرایه تزئینی استفاده...
Published 07/24/24
توی قسمت قبل رسیدیم به اونجایی که کاپوچین مستقیم افتاد توی آتیش و گیسو که خوش شانستر بود از کنار آتیش رد شد و افتاد روی زمین، پای درختی که در حال سوختن بود!
بریم ببینیم چه بلایی سر کاپوچین اومد؟ درخت سرو چرا داشت توی آتیش میسوخت و بالاخره چطوری گیسو تونست از این مرحله رد بشه؟
اشاره : درختی که در قسمت قبلی با آن آشنا شدیم ویسپوبیش یا درخت بس تخمک بود که جایگاه ویژهای در اسطورههای ایرانی دارد. همینطور درخت سرو و درخت سخنگو هر دو از درختان افسانهای ایران هستند.
نیمپاد این...
Published 07/17/24
در قسمت قبلی گیسو هستهٔ ناتورا رو توی دومین گیسش جاسازی کرد و با کاپوچین روی بلندی منتظر تندر شدند تا بیاد و اونا رو به سرزمین بعدی ببره.
تا حالا گیسو دو تا از هفت تا درخت افسانهای رو پشت سر گذاشته و قراره ببینیم درخت بعدی چیه و کجاست؟
*اشاره: درخت باروری برگرفته از افسانههای مردم سیبری بود، درخت حافظه، الهام گرفته از درختی افسانهای به نام «ایگدراسیل» در اساطیر اسکاندیناوی که با تغییراتی وارد این داستان شده. درخت بعدی؟
نیمپاد اول؛ قصه و موسیقی: نفس ۸ ساله،
نیمپاد دوم؛ قصه و موسیقی:...
Published 07/10/24
حتما یادتونه که دفعه قبل رسیدیم به اونجایی که گیسو و کاپوچین و تندر راه افتادن به سمت اسکاندیناوی. منطقهای در شمال اروپا که توش قرار بود با یه درخت زبون گنجشک خیلی خیلی قدیمی ملاقات کنند. درختی که از زیر پاش چشمهٔ میمر یا خاطرهها رد میشه.
بریم ببینیم درخت حافظه چه جور درختیه؟!
نیمپاد اول ؛
قصه و موسیقی: نوازش ۸ ساله
نیمپاد دوم؛
قصه: نگار ۸ ساله، موسیقی: ایلیا ۱۴ ساله
Published 07/03/24
توی قسمت قبلی رسیدیم به اون جایی که گیسو و کاپوچین و تندر تو قلب سرمای سیبری به تپهی تابستونی درخت مادر رسیدند که دور تا دورش رو دریاچهای از شیر گرفته بود. حالا میخوایم ببینیم درخت مادر چه جور درختیه؟!
نکته؛ درختانی که از اینجا به بعد با آنها آشنا میشویم، هر یک برگرفته از اساطیر و افسانههای یکی از فرهنگهای کهن جهان هستند. درخت مادر یا «درخت باروری» ریشه در افسانههای سیبری دارد.
نیمپاد اول؛ قصه و اجرا: نیکا ۵ساله،
موسیقی : آوین ۷ ساله -
نیمپاد دوم؛ قصه و اجرا و موسیقی؛ فرناز ۸ ساله
Published 06/26/24
توی قسمت قبلی رسیدیم به اونجایی که گیسو فهمید قراره با مار روبرو بشه و قبل از اون باید سراغ شیش تا درخت دیگه هم بره و چندین مرحله رو طی بکنه.
اما چیزی که ازش سر درنمیاورد این بود که چرا باید زیر اون درختا بشینه تا دونهای که نمیدونه چیه ازشون بیفته روی سرش و اون دونهها رو چرا باید لای موهاش نگه داره اصلا؟
بدویین ببینیم بالاخره چی میشه؟
نیمپاد اول؛
قصه و اجرا: ارغوان ۷ ساله
موسیقی: آیهان ۱۱ ساله.
نیمپاد دوم؛
قصه و اجرا و موسیقی: فرناز ۸ ساله
Published 06/19/24
توی قسمت قبلی رسیدیم به اونجایی که تندر همراه باد شمال برگشت به آشیونهٔ خودش و گیسو موند و یه جنگل بزرگ و پیچ در پیچ که باید به تنهایی اونو طی میکرد تا لیلیکوک رو پیدا کنه.
بریم ببینیم میتونه به تنهایی از عهدهَش بربیاد یا نه؟ روی قسمت پنجم کلیک کنید و بشنوید البته بهتره از هدفن یا ایرفن استفاده نکنید تا گوشهاتون سالم بمونه.
Published 06/12/24