مناقب شیخ اوحدالدین کرمانی - ۱۱ - غلام سلطان شروان در دام جاذبه شیخ
Listen now
Description
در این نشست مهرزاد میرزایی حکایت‌های پنجاه و سوم تا پنجاه هشتم از مناقب اوحدالدین کرمانی را برایمان خواند. حکایت ۵۳ ذکر نام و القاب چهار شیخ بزرگ دیگر است که اوحدالدین اجازه داد روی سجاده‌اش نماز بخوانند. القاب مسجع این چهار شیخ خواننده را یاد تذکره الولیاء می‌اندازد و حتی یکی دو لقب عینا از کتاب عطار کپی شده اند. حکایت ۵۴ اشاره‌ای دوباره به جمال‌بازی شیخ و علاقه‌اش به پسران خوبرو می‌کند و نکته‌ای هم اضافه می‌کند که هر وقت شیخ پسری زیبا می‌دید با جاذبه‌اش او را به سلک مریدان و معتقدان خود می‌کشید. در سفر شروان، سلطان که دلبسته غلام‌بچه‌ی زیباروی خود بوده و می‌ترسیده با آمدن شیخ غلام از دستش برود، سعی می‌کند او را از مسیر اوحدالدین دور نگه دارد اما سرنوشت چیز دیگری رقم زده بوده و نه تنها غلام که خود سلطان هم جذب شیخ می‌شود. این رابطه تا مرگ سلطان ادامه می‌یابد و اوحدالدین مرثیه‌ای عربیزه برای او می‌سراید که در انتهای حکایت ذکر شده است در حکایت ۵۵، شاگرد برتر شیخ یعنی زین‌الدین صدقه با عده‌ای هجوگو تند برخورد می‌کند اما شیخ این رفتار را نمی‌پسندد و هجوگویان را با مروت خودش شرمنده می‌کند حکایت بسیار کوتاه ۵۶ به نوعی مقدمه حکایت ۵۸ است و بطور خلاصه یادآوری می‌کند که شیخ با مقام بالای عرفانی‌اش هم زمین و هم زمان را طی می‌کند. در حکایت ۵۷ حکایت مردی را می‌خوانیم که «گند بغل» داشت و اهل خانقاه از دستش عاصی شده بودند و شیخ اول سعی می‌کند بطور غیر مستقیم او را وادار کند که خوشبوکننده بزند ولی وقتی زیر بار نمی‌رود تعارف نمی‌کند و مستقیم به او بوی بدش را گوشزد می‌کند. حکایت عجیب ۵۸ ذکر می‌کند که شیخ غیر از طی زمین و زمان به مقام انسلاخ و طوام هم رسیده بود. انسلاخ حالتی است که شخص می‌تواند خود را مثل واتو-واتو تکثیر کند و در یک زمان در چند مکان مختلف باشد. طوام هم حالتی است که جسم شخص بزرگ می‌شود و خانه‌ای که در آن است را بطور کامل پر می‌کند.
More Episodes
در باب نهم بختیارنامه، شاه دادبین دو وزیر دارد که یکی‌شان دختری زیبا و باکمالات و زاهده دارد. شاه به دسیسه وزیر دیگر، عاشق دختر این وزیر می‌شود و او را از پدر خواستگاری می‌کند اما دختر که زاهده است در دلش جز عشق الهی جا نمی‌شود و نمی‌خواهد به عقد کسی در بیاید حتی اگر آن کس پادشاه باشد. داستان بیخ...
Published 11/25/24
در پیشگفتار کتاب ابوریحان شرح داد که چرا قصد دارد کتابی درباره هند بنویسد و به موانع طبیعی و ادراکی در سر راه شناخت هند اشاره کرد. فصل اول که این جلسه می‌خوانیم را هم می‌شود نوعی مقدمه مفصل‌تر حساب کرد. در این فصل ابوریحان به تفصیل دلایل فاصله فکری و شناختی بین مردم زمان خودش و فرهنگ و تمدن هند...
Published 11/25/24
Published 11/25/24