Description
در نشست پیش، حکایت بازرگانی که بخت از او برگشت را تا نیمه خواندیم. جایی که پس از بدبیاریهای بسیار بر لب دریا به عدهای غواص برخورد و آنها به حال او دل سوزاندند و خواستند کمکش کنند.
در این نشست خواندیم که غواصان به نیت کمک به بازرگان به آب زدند و شش مروارید شاهوار صید کردند که همه را به بازرگان دادند ولی چهارتای آنها را در راه دزدان از او ربودند و دو تای دیگر هم در شهر باعث دردسر و به زندان افتادنش شد. در نهایت بازرگان با کمک همان غواصها و شهادتشان بر بیگناهیاش از زندان خلاص شد ولی به این نتیجه رسید که با بختِ برگشته هیچ ترفندی نمیتوان زد و همین است که هست.
#بختیارنامه #لمعة_السراج_لحضرة_التاج #ادبیات_فارسی #نثر_مصنوع #داستان_های_ایرانی #فرهنگ_ایران #ادبیات_ساسانی #محمد_روشن #ادبیات_کلاسیک #قصههای_کهن