روشنگری دینی در غرب و جهان اسلام - ۱۶
Listen now
Description
گفتیم روشنگری دینی  که در طول تاریخ تمدن اسلامی به صورت مکاتب مختلف متقابل درآمده، ریشه ها واصول آن را قرآن مجید بنیان نهاده است. اولین اصل آن این بود که قرآن  دینداری خردگرایانه را پذیرفته ودینداری مقلدانه را مردود اعلام نموده است. نکته دیگر اصل آزادی در انتخاب دین است که قرآن مجید برآن اصرار ورزیده است . لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ( بقره/ ۱۵۶) در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [ قدرت های نامشروع] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست و خداوند، شنوا و داناست.   در این آیه قرآن مجید به صراحت و وضوح، آزادی در دینداری را اعلام داشته و برای آن دلیل عقلی آورده که  حق و باطل کاملاً از یکدیگر مجزا و روشن است و راه برای بشر کاملاً باز است و او حق انتخاب راه دارد. این نکته ما را به دستیابی به پاسخ واضحی برای سؤال بسیار مهمی موفق می‌سازد و آن سؤال این است که آیا دینداری  برای آدمیان حق است یا تکلیف؟ یعنی انسان مکلف است دیندار شود یا این حق اوست که دینی را برای خود انتخاب کند؟ درپاسخ به این سؤال گرچه برخی مکاتب کلامی در تمدن اسلامی با دست یازیدن به براهین و استدلالهایی ضعیف پاسخ داده که دینداری تکلیف است ولی به نظر ما دلایل آنان خلاف قرآن مجید است. قرآن با اعلام عدم اکراه دقیقاً پاسخ داده است که دینداری حق آدمیان است نه تکلیف آنان اگر تکلیف بود بر انسان واجب بود دیندار شود، وجوب همان تکلیف اکراهی است و قرآن می‌گوید با توجه به روشن بودن حق و باطل آدمی آزادانه بایست تعقل و تفکر کند و به دیگر سخن دین که در اینجا به معنای ایمان است، جای آن قلب است و قلب با اکراه و اجبار و تکلیف مؤمن نمی‌شود، همانطور که با زور نمی‌توان مؤمن را کافر کرد بی ایمان را نمی توان مؤمن ساخت. اگر ایمان برای تکامل و تعالی و رشد بشریت است،  تحت کُرْه و فشار و اجبار و تحمیل، هیچگونه اثر تربیتی ندارد. از این اصل آزادی به اصلی دیگر دست می‌یابیم که مربوط به رابطه هادیان و فرستادگان خداست با انسانها. در قرآن این رابطه را به رابطه «تذکاری» یعنی یادآوری تعبیر کرده است "فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ لست علیهم بمسیطر" پس یادآوری کن؛ که تو فقط یادآوری کننده هستی؛ و برآنان مسلط نیستی (تا به ایمان آوردن مجبورشان کنی). ( غاشیه ۲۱-۲۲ )  . عقل بشر وقتی راه
More Episodes
درمقام نتیجه گیری از مباحث ارائه شده درگفته های اخیر چنین می توان گفت: رد حکم و نقض حکم و نقد حکم سه مفهوم جداگانه است و نباید با یکدیگر خلط  و اشتباه شود. اطاعت از حکم حاکم، منافات با حق نقد و نقض آن ندارد. حکومت در حقوق عمومی اسلامی باز گشت آن به قضاوت است. عدم اطاعت از حکم حاکم ، "رد" است و...
Published 11/23/23
نکته لازم به ذکر اینکه محور اختلاف شیعه و سنی را نباید بر دنیوی و قدسی بودن قدرت تفسیر کرد. چرا که اختلاف مزبور این نیست که یک طایفه می گوید اداره جامعه یک امر مقدس است  و شخصی که می خواهد پس از پیامبر(ص) این امر را به عهده گیرد یک قدرت الهی مجسم در روی زمین است و حضرت علی(ع) مصداق آن است و طایفه...
Published 11/22/23