روشنگری دینی در غرب و جهان اسلام - ۱۹
Listen now
Description
با پیشرفت و گسترش مکتب معتزله و سایه افکندن خردگرایی دینی بر جامعه اسلامی، به تدریج مخالفتها از سوی مقابله کنندگان با عقل‌گرایی آغاز شد که مطرح ترین آنها مکتب معروف اشعری است . مکتب اشاعره اعتراضی است به عقل‌گرائی دینی معتزله که معتقد بودند اسرار عالم و مبانی معتقدات مذهبی را می­توان با موازین عقل بشری توجیه و تبیین کرد.  مکتب اشعری  رجعتی است از یک دستگاه کلامی تعقلی محض، به سوی اتکاء بر قرآن و حدیث و سنت رسول الله (ص) و شیوة «سلف» یعنی جامعة اولیة اسلامی. این گروه خود را متشرع و دیندار واقعی می‌دانستند و معتزله را به بی دینی متهم می نمودند. هرچند که با ظهور ابوالحسن اشعری (330 هـ ./ 945 م.)  مکتب اشعریت با تغییر موضع ناگهانی مواجه شد  و هویت پیدا کرد، اما پیش از آن نیز مدتها بود که جریان داشت.[1]  بسیاری مکتبهای کلامی شبیه مکتب اشاعره همزمان در کشورهای مختلف پدیدار شده بودند از قبیل مکتب ظاهریه در اسپانیا، مکتب طحاوی در مصر و ماتریدیه در سمرقند. مکتب اشعری گرچه با مذاق تعصب و تحجر دینی بیشتر هماهنگی داشت و آنان برای نهادینه کردن و تثبیت عقاید خویش به ظواهر آیات و روایاتی تمسک می‌نمودند ولی پیروان مکتب معتزله هرگز از مقابله و پاسخ دادن آراء اشاعره کوتاه نیامدند ولذا صف بندی‌هایی درگوشه و کنار جوامع اسلامی تشکیل شد. پشتوانه هردو سویه گفتگوها بزرگانی از علم و دانش قرارداشتند . افرادی نظیر باقلانی، امام الحرمین، غزالی، فخر الدین رازی و بسیاری مانند ایشان درمیان اشاعره و بزرگانی از حکما و متکلمین علاوه بر پیشوایان و مشایخ آنان نظیر واصل بن عطا، عمربن عبید، ابوالهذیل علاف، ابراهیم بن سیار معروف به نظام، ابوعلی جبایی و ابوهاشم جبایی و قاضی عبدالجبارهمدانی، دانشمندان بسیار زیادی نظیر ابوسهل بشر بن معتمر (م۲۱۰ه) معمربن عباد سلمی (م۲۱۵ه) و بسیاری دیگر در قرون متأخر مانند ابن ابی الحدید معتزلی بودند. مطالعه در تاریخ اندیشه اسلامی نشان می دهد که اینگونه مقابله‌های فکری موجب رشد و تکامل الهیات اسلامی شده وبسیاری از تراث اسلامی که امروز برای ما باقی است محصول همین گفتگوهاست. اشاعره برچند مطلب إصرار می‌ورزیدند که معتزلیان همه را پاسخ می دادند . از جمله مسائل زیربود: ادامه متن : https://RoshangariDini.org
More Episodes
درمقام نتیجه گیری از مباحث ارائه شده درگفته های اخیر چنین می توان گفت: رد حکم و نقض حکم و نقد حکم سه مفهوم جداگانه است و نباید با یکدیگر خلط  و اشتباه شود. اطاعت از حکم حاکم، منافات با حق نقد و نقض آن ندارد. حکومت در حقوق عمومی اسلامی باز گشت آن به قضاوت است. عدم اطاعت از حکم حاکم ، "رد" است و...
Published 11/23/23
نکته لازم به ذکر اینکه محور اختلاف شیعه و سنی را نباید بر دنیوی و قدسی بودن قدرت تفسیر کرد. چرا که اختلاف مزبور این نیست که یک طایفه می گوید اداره جامعه یک امر مقدس است  و شخصی که می خواهد پس از پیامبر(ص) این امر را به عهده گیرد یک قدرت الهی مجسم در روی زمین است و حضرت علی(ع) مصداق آن است و طایفه...
Published 11/22/23