قسمت ۶۲ | روشنایی وبلندی
جوان که بودم به قصد فتح دنیا از خواب بیدار میشدم. اما حالا… . جوان که بودم میخواستم «عالمی از نو و آدمی دیگر بسازم» اما حالا…
آیا میتوان بیعدالتی، گرایش بیاختیار به تجاوز را که انگار در سرشت ماست، تجاوز به خود، دیگری و جهان را چاره کرد؟
آز به قول آن بزرگ بیمانند،...
Published 10/27/24
قسمت ۶۱ | پیکرمند در کلمه
دلم نمیخواست بیدار شوم. دلم میخواست در خواب میمردم. گناه کیست این توفان و گردبادی که به جان ما میافتد و جز ویرانی و پریشانی چیزی باقی نمیگذارد؟ از سوتفاهم است که خوبی، بدی و مهربانی، نفرت جلوه میکند؟
تقصیر زبان است که وسیله پیوند و تفاهم نیست و هر حرفی به ضد معنای...
Published 09/28/24
قسمت ۶۰ | نام
سلام به دوستان
شصتمین نمره «روزها در راه» شاید دشوارترین و ارزشمندترین قسمت ما تا اینجای کار باشد؛ یا حتی تا خاتمهی کار.این نمره چکیدهی تاملات و تلاشهای فکری نویسندهی ما _شاهرخ مسکوب_ پس سالها تامل و مداقه در شاهنامه و فکر و ادب فارسی است که در بزنگاهی در سالهای میانسالی از...
Published 09/07/24