Description
میشل لوگران در روز ٢۶ ژانویه در ٨۶ سالگی از دنیا رفت. او نزدیک به دوسال قبل آخرین آلبوم خود را ضبط کرد. در آن زمان، به مناسبت انتشار آن آلبوم که گرایش کلاسیکتری داشت، برنامۀ اتاق موسیقی به بیش از پنجاه سال فعالت او، به ویژه در سینما اختصاص یافته بود. این برنامه را میتوانید در فایل صوتی گوش کنید.
کمتر آهنگساز سینمایی مثل میشل لوگران تسلطی توأمان بر اسلوب موسیقی کلاسیک و موسیقی جاز داشت.
پدر میشل لوگران که به گفتۀ پسر "آدم بیشرفی بود"، به دلیل تألیف کتابهای آموزش هامونی و ارکستراسیون در جوانی اعتبار و وجههای یافته و سپس به عنوان رهبر ارکستر به دنیای "واریته" وارد شده بود. با این که میشل لوگران از پدر خود به خاطر "رها کردن مادر" خاطرۀ خوبی حفظ نکرده اما فرهنگ موسیقی، آنهم موسیقی عالمانه را از وی به ارث برد. علاوه بر این مادر میشل هم که ارمنی بود به خانوادهای اهل موسیقی تعلق داشت و پسر را از سالهای کودکی با پیانو آشنا کرد.
افزون بر میراث خانوادگی، میشل لوگران در نوجوانی و جوانی از سالهای اوج موسیقی جاز در پاریس بهره برد. جادوی این موسیقی، لوگران را تا پایان عمر رها نکرد. میگفت: "جاز، چیزی بیشتر از موسیقی است، انگار طپشی حیاتی و رازآمیز باشد".
بدین ترتیب فرهنگ خانوادگی همراه با تحصیلات جدی و آکادمیک موسیقی و همچنین محیط هنری پرجنب و جوش پاریس در سالهای جنگ دوم، و سپس شکوفایی "موج نو" در سینمای فرانسه، برای پرورش استعداد و قدرت خلاقۀ میشل لوگران دنیای مساعدی ساخت.
نخستین موسیقیهای او برای سینما، برای فیلمهای "موج نو" بود: "زن، زن است" اثر ژان لوک گدار یا "کلئو از ۵ تا ٧" اثر آنیِس وَردا، فیلمهای جنجالی آن سالها بود که از یکسو شیفتگان جوان خود را داشت و از سوی دیگر حوصلۀ تماشاگر معمولی را سر میبرد.
موزیکال به سبک فرانسوی
اما بخت بزرگ میشل لوگران آشنایی با ژاک دمی (همسر آنیس وردا) بود که اگرچه با "موج نو" نزدیکی داشت ولی طبع و سلیقۀ حرفهایاش بیشتر به فیلمهای موزیکال متمایل بود. همکاری میشل لوگران و ژاک دمی یکی از نقاط عطف تاریخ سینمای فرانسه است. ژاک دمی که سخت مجذوب فیلمهال موزیکال آمریکایی بود با تقلید از آنها کم کم توانست زبان تازهای برای سینمای فرانسه ابداع کند. فیلمهای ژاک دمی، بخصوص دو شاهکار معروف او «چترهای شربورگ» و «دوشیزگان روشفور»، از آغاز همراه با موسیقی و به خاطر موسیقی شکل گرفتند. کاربرد موسیقی در متن داستان و حتی اجرای برخی دیالوگها در قالب ملودیک، تا آن زمان در سینمای فرانسه بیسابقه بود.
تسلط میشل