داراب نامه- قطعۀ سی ام
Listen now
Description
داراب به جزیرۀ خطرش، سرزمین پدر طمروسیه رسیده است. خطرش حصاری دارد غیر قابل نفوذ. خریطینوس حکیم اسطرلاب داشته است و به داراب گفته است که این جزیره به دست زنی بر او گشاده خواهد شد. زنی که فردا به دربار او می آید. از سوی دیگر طمروسیه و هرنقالیس هم به این جزیره رسیده اند و در پی راهی می گردند که از جنگ جلوگیری کنند. قرار می گذارند که پوشش مردان به دربار داراب بروند و بگویند که طمروسیه پسر پادشاه جزیره است و آمده اند برای صلح. هرنقالیس و طمروسیه به دربار داراب می روند. داراب مشکوک می شود. آنها را نگاه می دارد تا از سر آنها آگاه شود. خریطینوس اصرار می کند که آنچه گفته است درست است و زنی به دیدار آنها آمده است. روز بعد قرار می شود که داراب طمروسیه را به دریا ببرد و ببیند که او مرد است یا زن. هرنقالیس هم اسطرلاب می افکند و از قرار آنها آگاه می شود. داراب و طمروسیه سوار بر کشتی راهی دریا می شوند و خریطینوس و هرنقالیس هم به شراب مشغول می شوند.
More Episodes
داستان به عقب برمی گردد، به زمانی که عبقرهود عنطوشیه، مادر طمروسیه، را در دریا انداخت. خدای عز و جل جانوری را می فرستد تا عنطوشیه را بگیرد و به سلامت به هیکل ببرد. مادر عنطوشیه خوابی می بیند و با پسرش هرنقالیس در میان می گذارد. با هم به هیکل می روند و عنطوشیه را زنده می یابند و به سلامت به کوشک...
Published 11/24/24
Published 11/24/24
شهرهای دیگری از فارس تشریح می شود. در این توضیحات، گاهی اشاره هایی به برخی ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی و روشهای انجام کارها می شود. مثلاً نحوۀ تهیۀ نوعی پارچۀ خاص در کازرون شرح داده می شود که کیفیت و رنگ آن به واسطۀ املاح نهری که در کنار کازرون است منحصر به فرد بود. گفته می شود که تجارت جامه هایی...
Published 11/22/24