روزها در راه | فصل سوم ـ قسمت ۳۷ ـ چه بودی اگر نبودمی
Listen now
Description
قسمت ٣۷ | چه بودی اگر نبودمی   بدبختی ما در ايران به طرز مرگباری دارد مرا ويران می‌كند. مثل گردباد و طوفان، نه، درست نيست، مثل خوره نرم و آهسته دارد روح مرا می‌جود و تفاله‌اش را تف می‌كند. بايد از سيل حادثه كناره كنم‌، از چاه خود بيرون بيايم و افسارم را به دست بگيرم. اين كار را می‌كنم.     12:15  زبانِ سکوت 14:55  چه بودی اگر نبودمی 29:22  سیمرغ و کیمیا 37:05  اروپای بیمار 38:45  مهمانِ ناخوانده 44:05  گل بود به سبزه نیز آراسته شد 45:35  روحِ مجروح   لينك حمايت مالى از پادكست روزها در راه https://zarinp.al/padcasthayehamishedarmian  
More Episodes
قسمت ۵۷ | لاکپشتِ پیر نیما دیشب مرد. دو بعد از نیمه‌شب. ساعت دو و ده دقیقه بود که درِ خانه را سخت کوبیدند. خیال کردم میرآب آمده است آب بدهد، ولی صدای دختر کلفَتِ‌شان که از پشت در بلند شد، داد می‌زد که قضیه از چه قرار است. وقتی رسیدم، زنش چشم‌هایش را هم بسته بود. عر می‌زد. به زحمت او را به اطاق...
Published 01/18/24
Published 01/18/24
قسمت ۵۶ | نالهٔ مرغ سحر اندیشه‌ی تجدد و امید به دگرگونی اجتماعی، که انقلاب مشروطیت پیامد و خود بزرگترین انگیزه‌ٔ آن بود، پس از نخستین جنگ جهانی و در چند سال کوتاه غروب قاجاریه و طلوع پهلوی ـ در فرهنگ ما نیز مانند سیاست ـ تحولی ناگهانی و ژرف پدید آورد. در این زمینه می‌توان عوض شدن نقش اجتماعی شاعر...
Published 12/19/23