روزها در راه | فصل چهارم ـ قسمت ۵۱-  کوزه‌ی شکسته و دستِ خالی
Listen now
Description
قسمت ۵۱ | کوزه‌ی شکسته و دستِ خالی نمره پنجاه و یکم پادپخش روزها در راه و شروع فصل چهارم را با یاد ایران و آرزوی روزهای بهتر برای مردم و میهنمان آغاز می کنیم. در این نمره بعد از ده سال آقای نویسنده به کشوری بر می گردد که روزها سخت و خونین ترورهای سال شصت و روزهای مهیب جنگ هشت ساله و تحریم همه جانبه رو از سر گذرانده... گر تو ببینی نشناسیش باز 04:40     شهر درهم ریخته 08:25اسلام به ذات خود ندارد عیبی! 29:00 نظمِ ظالمانه 36:10 46:30 پایانِ راه     :نماد کاربری تلگرام @HamisheDarMiyan لينك حمايت مالى  پادكست روزها در راه  اینستاگرام روزها در راه  تلگرام روزها در راه توئيتر روزها در راه
More Episodes
قسمت ۶۲ | روشنایی و‌بلندی جوان که بودم به قصد فتح دنیا از خواب بیدار می‌شدم. اما حالا… . جوان که بودم می‌خواستم «عالمی از نو و آدمی دیگر بسازم» اما حالا… آیا می‌توان بی‌عدالتی، گرایش بی‌اختیار به تجاوز را که انگار در سرشت ماست، تجاوز به خود، دیگری و جهان را چاره کرد؟ آز به قول آن بزرگ بی‌مانند،...
Published 10/27/24
Published 10/27/24
قسمت ۶۱ | پیکرمند در کلمه دلم نمی‌خواست بیدار شوم. دلم می‌خواست در خواب می‌مردم. گناه کیست این توفان و گردبادی که به جان ما می‌افتد و جز ویرانی و پریشانی چیزی باقی‌ نمی‌گذارد؟ از سوتفاهم است که خوبی، بدی و مهربانی، نفرت جلوه می‌کند؟ تقصیر زبان است که وسیله پیوند و تفاهم نیست و هر حرفی به ضد معنای...
Published 09/28/24