مسافر
Listen now
Description
نويسنده نفس عميقي كشيد و ته سيگار را روي قوطي سيگار زد و متفكرانه گفت- آري، زندگي با استعدادتر از ماست-بعضي وقتها چنان موضوعاتي به فكرش مي رسد كه ما هر كاري بكنيم به پايش نخواهيم رسيد! آثارش قابل ترجمه نيستند، قابل بيان هم نيستند…
نویسنده: ولاديمير ولاديميرويچ نابوكوف
مترجم و گوینده: فرنگیس آریان پور
More Episodes
لانا تمام روز را در آن شهر گذراند، به موزه رفت و به مغازه‌ها سر کشید، روی نیمکت کوچکی در پارک نزدیک فواره مینیاتوری نشست و بین خانه‌های کوچک و مغازه‌ها راه رفت تا اینکه یکی یکی درها
بسته شدند و چراغ های آنسوی پنجره‌ها روشن شدند.
نویسنده: فرنگیس آریان پور
Published 08/15/24
Published 08/15/24
لانا نگاهی به ساعتش انداخت. زمان مناسبی برای یک میان
وعده سبک بود. از جا بلند شد و به سمت در خروجی راه افتاد. آن طرف باغ یک کافه کوچک قرار داشت. عطر خوش قهوه او را به سمت خود کشاند. احساس خستگی خوشایندی می کرد.
نویسنده: فرنگیس آریان پور
Published 08/08/24
Links
Twitter
Facebook
Instagram
Patreon
Genres
Artwork or description wrong?
Request an update »
Updates may take a few minutes.
Do you host a podcast?
Track your ranks and reviews from Spotify, Apple Podcasts and more.
