Description
شماره (٠٥١) - ٢٢ آذر ماه ١٣٨٩
دفتر اول - ابیات ٣١٢٤ تا ٣١٦٠
چون بمردم از حواس بوالبشر
حق مرا شد سمع و ادراک و بصر
چونکه من، من نیستم، این دم ز هوست
پیش این دم، هر که دم زد، کافر اوست
گر نبودی نوح، شیر سرمدی
پس جهانی را چه سان بر هم زدی
زخم یابد همچو گرگ از دست شیر
پیش شیر ابله بود کو شد دلیر
همچو آن روبه، کم اشکم کنید
پیش او روباه بازی کم کنید
هر شکار و هر کراماتی که هست
از برای بندگان آن شهست
تهدید کردن نوح علیه السلام مر قوم را که با من مپیچید، که من روی پوشم، با خدای می پیچید در میان این به حقیقت ای مخذولان
__________________________________________
هر گونه که بیاندیشیم، آن اندیشه یک ارتعاشی دارد، که با عالمی که دارای آن ارتعاش هست، به دلیل اینکه هم فرکانس می شود، رزونانس ایجاد می کند. وقتی رزونانس ایجاد کرد، بازگشت آن موج، باز به سمت خود ماست؛ یعنی هر گونه که بیاندیشیم، آن اندیشه به خود ما باز می گردد. ولو اینکه به آن عمل نکنیم، یا به زبان نیاوریم... این نکته خیلی مهم است که اینجا می فرماید: "پیش سبحان، بس نگه دارید دل/ تا نگردید از گمان بد خجل". هر فکری که در وجود ما، و در ذهن ما و در دل ما ایجاد می شود، به کل هستی منعکس می شود، کل کائنات از آن آگاه می شود. شاید از این موضوع تعجب کنیم، افکار ما، مثل اعلامیه به کل کائنات منعکس می شود، و از آن جایگاه خودش، از این عالم پاسخ دریافت می کند.
"برگرفته از متن سخنرانی"