هشتاد و سه – بوسه پنهان: اوحدی مراغه‌ ای
Listen now
Description
اوحدی مراغه‌ای به ترک وصل آن تنگ شکر کردن، توان؟ نتوان چو او باشد بغیر از او نظر کردن، توان؟ نتوان ز سودای کنار او حذر می‌کردم از اول کنون چون در میان رفتم حذر کردن، توان؟ نتوان سرم در دام و تن در قید و دل دربند مهر او مسلمانان، درین حالت سفر کردن توان؟ نتوان غریبی، مفلسی گر با کسی دلبستگی دارد بدین تهمت ز شهر او را بدر کردن، توان؟نتوان به جرم آنکه این دل میل خوبان می‌کند، وقتی دل بیچاره را خون در جگر کردن، توان ؟ نتوان ز قوس ابروان چشمش چو تیر از غمزه اندازد بغیر از دیده تیرش را سپر کردن، توان؟ نتوان به زاری پیکر عشق از رخ او نور می‌گیرد چنان رخ را قیاسی با قمر کردن، توان؟ نتوان مرا گوید: حدیث من مگو، دیگر چه می‌گویی؟ حدیث پادشاهان را دگر کردن، توان؟ نتوان ازان لب اوحدی گر بوسه‌ای بستد شبی پنهان چه گویی؟ عالمی را زان خبر کردن، توان؟ نتوان‌   ‌‌لینک های پادکست‌ ‌پادکست بوطیقا - قسمت نوزدهم ‌شبکه های اجتماعی : یوتوب بوطیقا|  اینستاگرام بوطیقا | تلگرام بوطیقا | توییتر بوطیقا‌ ‌حمایت مالی از پادکست : حامی باش بوطیقا‌ معرفی پادکست : دراما ‌تماس : [email protected] Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
More Episodes
‌‌‌‌‌نزاری قهستانی ‌راحتِ روح من است، رایحة روحِ راح ‌تا به صباح از مسا، تا به مسا از صباح ‌ساقیِ طاووس‌فر، طوطیِ شکّر شکن ‌مرغِ سَحر را بگو، باز گشاید جِناح ‌خوابِ گران تا به کی؟ خیز! سبک‌مِی بده ‌اهلِ دل از مِی کنند، وقتِ سحر، افتتاح ‌از اَلَمِ حادثات، جز به می البتّه نیست؛ ‌هیچ خلاص و فرج هیچ...
Published 10/31/24
Published 10/31/24
‌‌‌‌مولانا ‌حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو ‌و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو ‌هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن ‌وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو ‌رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها ‌وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو ‌باید که جمله جان شوی تا لایق جانان...
Published 10/30/24