Faryade Del - Hayedeh, Elaheh, Badiee & Malek
Description
فریاد دلاجرای خصوصی۲۸ بهمن سال ۱۳۵۰ منزل حبیبالله بدیعیخوانندگان: #هایده و #الههویولن: حبیبالله #بدیعیتنبک: جهانگیر #ملکآمد اما در نگاهش آن نوازشها نبودچشم خواب آلوده اش را مستی رویا نبودنقش عشق و آرزو از چهره ی دل شسته بودعکس شیدایی در آن آیینه ی سیما نبودلب همان لب بود اما بوسه اش گرمی نداشتدل همان دل بود اما مست و بی پروا نبودبر لب لرزان من فریاد دل خاموش بودآخر آن تنها امید جان من تنها نبودبه زمانی که محبت شده همچون افسانهبه دياری که نيابی خبری از جانانهدل رسوا دگر از من تو چه خواهی ديوانهاز آواز دلم، زمزمهی ساز دلم، من به فغانمای دل چه بگويم، وز شررت چه بگويم، حيرانمتو همان شرری که خرمنِ جانِ من بسوزیتو که با نگهی به جان من شعله برفروزیتو که از صنمی نديدهای رویِ آشناییز چه رو دلِ من تو اينچنين کُشتهی وفاییتا تو همدمِ شبهای منیشبها شاهدِ تبهای منیهمچون آتشیشعله میکِشیشمع هر انجمنیای دل ز تو ما را چه نصيبی بود!؟گشتم ز تو رسوا، چه فريبی بود.غمهای جهان را تو خريداریآخر تنِ ما را چه شکيبی بود!؟به کجا؟ به کجا بریام ای دلِ رسوا!؟به کجا ای دل رسوانکُنی تو چرا پروا!؟باز شب اومد، شب اومد، شب اومد، شبباز تب اومد، تب اومد، تب اومد، تبیار کجایی که بجویی دلمجون به لب اومد، لب اومد، لب اومد، لبتو همه وجود منیهمه تار و پود منیتو صدای قلب منیمن توام تو منی تو منیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعاشق سرمست و بی پروا منمبی خبر از خویش و ازدنیا منمآمدی که با دلم گفتگو کنیخانه دل مرا زیر و رو کنیاز چه رو تو ندانستی که دلی نمانده مرارنج این غم زندگی به جان رسانده مراسر تا پا گنهم نگهم گویدراز زندگی تبهم گویدسرد و خاموشم همه شب تنهااین افسـانهشب سیهم گویداز چه رو تو ندانستی که دلی نمانده مرارنج این غم زندگی به جان رسـانده مرااشکم آهم سوزم دردم در جان خود غم پروردمکه آتش درونم خدای من مرا رها نکردهدر این غمم که سوزد ز آ ه من دلت خدا نکردهگر ز ابر چشمم باران باردیاد دل نشان از یـــاران دارمعشق آتشینی بر جان دارمکه آتش درونم خدای من مرا رها نکردهدر این غمم کـه سوزد ز آه من دلت خدا نکردهشمع و پروانه منم، مست میخانه منمرسوای زمانه منم، دیوانه منمیار پیمانه منم، از خود بیگانه منمرسوای زمانه منم، دیوانه منمچون باد صبا در به درمبا عشق و جنون هم سفرمشمع شب بی سحرماز خود نبود خبرمرسوای زمانه منم، دیوانه منمتو ای خدای من، شنو نوای منزمین و آسمان تو می لرزد، به زیر پای منمه و ستارگان تو می سوزد، به ناله
حدیث عشق – به یاد استاد علی تجویدیاجرای اول از تکنوازان ۷۸۰، اجرای دوم از تکنوازان ۱۲۲ و اجرای سوم از تکنوازان ۲۱۱ انتخاب شدهاند.علی تجویدی، جلیل شهناز، منصور صارمی و جهانگیر ملک
Published 06/27/24
حدیث عشق - به یاد استاد حبیبالله بدیعیاجرای اول از تکنوازان ۱۶۰، اجرای دوم از تکنوازان ۷۷۶ و اجرای سوم از تکنوازان ۶۷۷ انتخاب شدهاند.حبیبالله بدیعی، منصور صارمی، جلیل شهناز، مجید نجاحی و جهانگیر ملک
Published 06/19/24