Episodes
داستان خانواده‌ای است که اموراتشان با دزدی و راهزنی می‌گذرد. قصد می‌کنند که برای دزدی به شهرها و آبادی‌های دیگر بروند اما گرفتار دیو می‌شوند و سرنوشت غمباری برای آنها رقم می‌خورد. از این خانواده تنها احمد‌بی‌غم است که راه نجات را پیدا می‌کند. گوش کنید.
Published 07/23/22
داستان از اونجا آغاز می‌شه که پادشاهِ ستمگرِ بی‌زاد و رود، آرزومنده که یک فرزندی گیرش بیاد. وقتی که گیرش می‌آد می‌فهمه که ای دل غافل عجب آرزوی احمقانه‌ای کرده. چرا؟ گوش کنید خودتون می‌فهمید. این داستان شباهت اندکی با داستان‌هایی داره که شاهزاده‌ای طی گذر از مراحلی از پوست حیوانی خودش خارج می‌شه. پادکست قصه‌های ایرانی را علاوه بر شنوتو می‌توانید در آیتونز (اپل پادکست)، گوگل پادکست، کست باکس با جستجوی نام قصه‌های ایرانی دنبال کنید. انتقادات و پیشنهادات خودتون رو از طریق پست الکترونیک...
Published 07/22/22
داستان دربارۀ انتخاب است. شما انتخاب می‌کنید که راه باشید یا بی‌راه. این حکایت انسان‌ها را دعوت می‌کند به راه بودن و وعده می‌دهد که راه بودن خوشبختی می‌آورد. بی‌راه بودن اما... این داستان از کتاب افسانه‌های ایرانی، بازنویسی محمد قاسم‌زاده انتخاب شده است.
Published 07/18/22
این قصه درباره گوهر تغییر ناپذیر انسان است. اما شاید بتوان به تعبیری امروزی آن را قصه‌ای دانست درباره انسان‌های تازه به دوران رسیده و نوکیسه که نمی‌توانند ماهیت زندگی گذشته و خصوصیات و صفت‌های ناپسند خود را کنار بگذارند. پادکست قصه‌های ایرانی را علاوه بر شنوتو می‌توانید در آیتونز (اپل پادکست)، گوگل پادکست، کست باکس با جستجوی نام قصه‌های ایرانی دنبال کنید. انتقادات و پیشنهادات خودتون رو از طریق پست الکترونیک [email protected] به گوش ما برسونید.
Published 07/06/22
این داستان از کتاب افسانه‌های ایرانی بازنویسی محمد قاسم‌زاده انتخاب شده است. داستان درباره خست و مال‌اندوزی مردی است که در جهان به خودش و خانواده‌اش سختی می‌دهد و عاقبت پشیمانی به بار می‌آید. پادکست قصه‌های ایرانی را علاوه بر شنوتو می‌توانید در آیتونز (اپل پادکست)، گوگل پادکست، کست باکس با جستجوی نام قصه‌های ایرانی دنبال کنید. انتقادات و پیشنهادات خودتون رو از طریق پست الکترونیک [email protected] به گوش ما برسونید.
Published 06/29/22
این داستان تقابل انسان است با موجودی و دیوی قدرتمند از جهانی دیگر. انسان فکر می‌کند و راه چاره‌ای می‌یابد و بر این دیو غلبه می‌کند. این روایت‌ها کمکی است برای اعتماد به نفس انسان در مقابل نیروهای ناشناخته. به او می‌گوید هر چند تو انسانی و ضعیف اما با عقل و هوشت می‌توانی دست به کار غیرممکن بزنی. این قصه‌ها شاید توجه انسان را به هوش و عقل خودش جلب می‌کند. این قصه از مجموعۀ قصه‌های ایرانی بازنویسی محمد قاسم زاده انتخاب شده است.
Published 06/24/22
داستان دربارۀ اشیائی است جادویی که از پدر به پسر ارث رسیده و او یک یک آنها را می‌بازد و آس و پاس مانند گدایان آوارۀ کوی و برزن می‌شود. آیا امدادی این جهانی یا آن جهانی او را به سوی خوشبختی رهنمون می‌شود یا در فلاکت و ادبار خواهد زیست؟ گوش کنید.
Published 05/31/22
مضمون داستان آدم را به یاد داستان‌های اساطیری به‌ویژه داستان ضحاک می‌اندازد. دیوی که کودکان را می‌خورد و حاکمی که امنیت مردم را تأمین نمی‌کند و در نهایت قهرمانی که مشکلات را مانند فریدون حل می‌کند. این داستان می‌تواند یک روایت عامیانه از همان داستان اساطیری باشد. نکتۀ جالب‌توجه در این داستان بی‌اعتنایی حاکم به امنیت مردم است که درنهایت خود او را گرفتار مصیبت می‌کند. گوش کنید.
Published 05/31/22
گاهی توانایی و شایستگی استفاده از موهبت‌ها را نداری و آن را برای همیشه از دست می‌دهی. این برداشت من بود از آنچه در این داستان فانتزی می‌گذرد.
Published 05/11/22
گاهی نیاز به جنگ نیست. گره همیشه نیازمند دندان نیست. گاهی خیال بر واقعیت پیروز است. گوش کنید.
Published 05/05/22
این داستان به داستان ایوب شباهت دارد. آنجا که همۀ نعمت‌ها و مواهب و مال و اندوختۀ ایوب بر باد می‌رود. اما در اینجا مضمون اصلی قصه معطوف به خدای یکتاست و در داستان ایوب در عهد عتیق و قرآن، ایوب نوعی آزمون سخت و دشوار را پشت سر می‌گذارد. گوش کنید و به این موضوع فکر کنید که چگونه داستان‌ها در فرهنگ‌های مختلف روایت می‌شوند و مضامین آنان تغییر می‌کند.
Published 04/29/22
شما در اطرافتان آدم‌هایی را می‌شناسید که به خودشان سخت می‌گیرند و به‌رغم امکانات مناسب از زندگی‌ راحت چشم می‌پوشند؟ شاید این آدم‌ها احساس عدم اطمینان به آینده دارند. شاید خیال می‌کنند این ثروت و مال و رفاه گذراست و به همین سبب از صرف مالشان چشم می‌پوشند و منتظر روز مبادایی هستند که هرگز نمی‌رسد. هر چه که هست این داستان به این ابهامات پاسخ نمی‌دهد و تنها به این موضوع اشاره دارد که اگر ثروتی می‌سازید و از آن استفاده نمی‌برید زندگی را باخته‌اید.
Published 04/23/22
این ضرب‌المثل رو شنیدید که می‌گن: «استخون رو جلوی اسب و علف رو جلوی سگ ریختن»؟ یعنی یک وضعیت نابهنجار و شلم شوربا. یعنی مکانی که هیچ چیز سر جایش نیست. در این داستان شما می‌توانید ببینید که وقتی هر چیزی سر جای خودش نباشد چه اتفاقی ممکن است رخ دهد. در این قصه دختری که شخصیت اصلی است به جهان و موجودات جهان نیکی می‌کند و مزدش را می‌گیرد و از مخمصه می‌گریزد اما با یاری دیو جوان عاشق
Published 04/10/22
وقتی با آدم‌های ناتو همراه می‌شوید باید آمادگی هر چیزی را داشته باشید. این مضمونی تکرارشونده در بسیاری از داستان‌ها و افسانه‌ها و حکایات ماست. چند حیوان با هم همسفر می‌شوند و به شکل مضحکی روباه همۀ آنان را نابود می‌کند. خرس اما در اینجا فرصت دارد که راهش را جدا کند اما انگار حماقت راه او را برای نابودی هموار می‌کند.
Published 03/08/22
داستان درباره توانایی‌های اکتسابی و رابطۀ آن با خصوصیات ذاتی و استعدادهاست. روباه نوکر شیر است اما وقتی می‌خواهد جای شیر را بگیرد چه اتفاقی می‌افتد؟ این داستان در عین حال می‌تواند تأییدکننده و منعکس‌کنندۀ سلسله مراتب اجتماعی باشد و به آنان که بیش از آنچه هستند می‌خواهند هشدار می‌دهد.
Published 03/08/22
امروز همه می‌خواهیم چیزی باشیم بزرگتر از آنچا تا پیش از این بودیم. این داستان به زمان حال تعلق ندارد. این افسانه نشان می‌دهد که این تفکر که چیزی فراتر از توانایی‌های خودت باشی بسیار کهن است. در این داستان نقش گروه و جامعه را هم می‌توان دید که چگونه مسبب توهمی است تا از او بازیچه بسازند.
Published 02/27/22
داستان از این قرار بود که تعدادی از بچه‌ها می‌آیند به کتابخانه برای اینکه بدانند یک پادکست چطور درست می‌شه. چند وقتی قصه خواندیم و احساس کردم اگر متن فارسی متداول به فارسی دری (لهجه هراتی آن‌طور که خود بچه‌ها می‌گویند) که بچه‌ها آشنایی بیشتری داشتند برگردانده شود لحن و احساس داستان بهتر خواهد شد. امتحان کردیم. این داستان را پرستو سعیدی برگردانده و بعد از روایت من شما می‌توانید قصۀ گرگ سرشکسته را از زبان بهاره غلامی بشنوید. من از نتیجه راضی بودم. امیدوارم شما هم خوشتون بیاد. این داستان از کتاب...
Published 02/26/22
بچه که بودیم وقتی داستانی از حیوانات می‌شنیدم خیال می‌کردم چرا روباه قرار است حیله‌گر باشد و شیر سلطان جنگل. دم روباه‌ها را می‌دیدم آویخته در گوشه و کنار یا آویزان از آیینۀ اتومبیل. این روزها می‌دانم این داستان‌ها دربارۀ حیله‌گری روباه و حماقت شیرها نبود. دربارۀ این داستان فکر می‌کنم که به زیباترین و ساده‌ترین شکل ممکن دربارۀ تمجید و ستایش بی‌مورد و بیجا هشدار می‌دهد و دربارۀ اشخاصی که زود با آدم پسرخاله می‌شوند. این داستان از جلد هفتم کتاب افسانه‌های ایرانی بازنویسی محمد قاسم‌زاده انتخاب شده...
Published 02/12/22
داستان در مذمت خبرچینی و فضولی در کار دیگران است که نماد آن در افسانه‌ها کلاغ است. این داستان از کتاب افسانه‌های ایرانی بازنویسی محمد قاسم‌زاده انتخاب شده است.
Published 02/03/22
داستان دربارۀ نگه داشتن راز است. خارکن نمی‌تواند راز شیر را نگاه دارد و .... این داستان از کتاب افسانه های ایرانی بازنویسی محمئد قاسم زاده انتخاب شده است.
Published 02/02/22
مضمون این افسانه تناسب در دوستی است. این داستان جهان را به دو قسمت تقسیم می‌کند. در این دنیا امکان همزیستی وجود ندارد. اگر بخواهیم آن را به جهان انسانی نسبت دهیم توصیه‌ای است به انسان‌ها که فاصلۀ خود را با دشمنانتان حفظ کنید. اگر توازن قدرت وجود نداشته باشد روزی روزگاری ضعیف‌تر قربانی خواهد شد. گوش کنید و شما هم نظر خود را در اینباره با من درمیان بگذارید.
Published 01/22/22
این قصه از آن دست قصه‌هاست که در نقاط مختلف کشور با روایات متفاوت ثبت شده است. مشابه این قصه در قصه‌های کشور ویتنام نیز آمده است. در این قصه تفوق عقل انسان را بر سایر حیوانات یادآوری می‌کند. در قصۀ ویتنامی که در کتاب«برایم قصه بخوان« با ترجمه سیروس طاهباز ترجمه شده قصه به شکلی پایان می‌پذیرد که دلیل رنگی بودن پوست ببر را ماجرای برخوردش با آدمیزاد می‌داند. مطابق چند اپیزود اخیر شما ابتدا قصه را به زبان فارسی دری و لهجۀ هراتی و سپس با فارسی خواهید شنید که امروزه در ایران صحبت می‌کنند.
Published 01/14/22
این داستان درباره تقسیم عادلانه است که این روزها موضوع و مسئلۀ همۀ ماست. از صدر تا ذیل. در این داستان که قرن‌ها از بازگو کردنش گذشته به روشنی نشان داده شده که قدرت بی حد و مرز می‌تواند عدالت را مخدوش کند. این داستان از کتاب افسانه‌های ایرانی بازنویسی محمد قاسم زاده انتخاب شده است.
Published 01/05/22
داستان از این قرار بود که تعدادی از بچه‌ها می‌آیند به کتابخانه برای اینکه بدانند یک پادکست چطور درست می‌شه. چند وقتی قصه خواندیم و احساس کردم اگر متن فارسی متداول به فارسی دری (لهجه هراتی آن‌طور که خود بچه‌ها می‌گویند) که بچه‌ها آشنایی بیشتری داشتند برگردانده شود لحن و احساس داستان بهتر خواهد شد. امتحان کردیم و پرستو خودش داستان افسانه بز و شغال و شیر را برگرداند و خودش خواند. من از نتیجه راضی بودم. امیدوارم شما هم خوشتون بیاد. این داستان از کتاب افسانه‌های ایرانی بازنویسی محمد قاسم زاده...
Published 12/20/21
این حکایت کوتاه بسیار تأویل پذیر است. سکه‌ای در زباله تمام مشکلات روباهی را حل می‌کند و همان سکه برای روباهی دیگر درد و رنج می‌آفریند. بسیار حکایت آشنا و ملموسی است. گوش کنید. این داستان از کتاب محمد قاسم زاده با عنوان افسانه‌های ایرانی جلد هفتم انتخاب شده است.
Published 12/08/21