دل سراپرده‌ی محبت اوست ۰۵۶
Listen now
Description
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۵۶ فاعلاتن مفاعلن فعلان دل، سراپرده‌ی محبت اوست ديده آيينه‌دار طلعت اوست من که سر درنياورم به دو کون گردنم زير بار منت اوست تو و طوبی و ما و قامت يار فکر هر کس به قدر همت اوست گر من آلوده‌دامنم چه عجب (زیان) همه عالم گواه عصمت اوست من که باشم در آن حرم که صبا پرده‌دار (خاک‌بوس) حريم حرمت اوست بي خيالش مباد منظر چشم زانکه اين گوشه جای (خاص) خلوت اوست هر گل نو که شد چمن‌آرای ز اثر رنگ و بوی صحبت اوست دور مجنون گذشت و نوبت ماست هر کسی پنج روز نوبت اوست ملکت عاشقی و گنج طرب هر چه دارم ز يمن همت (دولت) اوست من و دل گر فدا شديم چه باک غرض اندر ميان سلامت اوست فقر ظاهر مبين که حافظ را سينه گنجينه‌ی محبت اوست Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
More Episodes
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۵۸ مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می‌رود، ارادت اوست نظير دوست نديدم اگر چه از مه و مهر نهادم آينه‌ها در مقابل رخ دوست صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد که چون شکنج ورق‌های غنچه، توبرتوست نه من سبوکش اين دير رندسوزم و بس بسا...
Published 06/16/24
Published 06/16/24