و تو عزیزِ‌دلم در پاسخ نوشته بودی، چنین نماند و چنین نیز نخواهد ماند. حالا می‌خواهم بگویم که حق با تو بوده است. همه چیز بعد از سفر به هایدلبرگ و شرکت در آن نشستِ دانشجویی به یکباره تغییر کرد. تولدِ کنفدراسیون اروپایی که حالا ما را به یک تنِ واحد تبدیل کرده، چون بازیافتن زندگی پس از موت مرا به این جهان بازگردانده است. هوای سالهای ابتدای جوانی در تنم به جریان افتاده. انگار که مصدق هنوز بر مسند است و ما در خیابان شعار می‌دهیم یا مرگ یا مصدق، انگار که در تحریریه باختر امروز نشسته‌ایم به امید وقت ملاقاتی با دکتر فاطمی. انگار که شما را دوباره یافته‌ام، جایی میان طبقه اول و دوم دانشکده، لابلای قفسه‌‌های کتاب‌ِ کتابخانه، با کلاهی بر سر و کتی بر تن، انگار نشسته‌ایم در همان شبِ شعر منزل تورج و روح‌انگیز که بلند شدم، لرزان و خجالتی شعری خواندم از نیما. حالا اینجا، دور از خانه دوباره تکه‌های از هم گسیخته‌ام را به مددِ دوستانِ همفکرم جمع کرده‌ام و قرار است در مسیری قدم بگذارم که مرا به تکاپویی دلخواه وصل می کند. تکاپویی برای زندگی و شاید برای آزادی با احترام، تقدیم به یاران ناشناخته پژوهشگر، نویسنده و راوی عطیه امیری با همراهی بهروز بابایی و سهیل پازکی دکلمه عشق عمومی؛ احمد شاملو مشاور نوید نیک‌نژادی آنونس امیرعلی قربانی موسیقی اشکان امیری تصنیف مرا ببوس؛ حسن گلنراقی با شعری از حیدر رقابی از اعضای کنفدراسیون بر پا خیز از آثار اعضای کنفدراسیون شانزده آذر از آثار اعضای کنفدراسیون تدوین علی امیری کارگردان سهیل پازکی تلگرام https://t.me/RadioNesyan اینستاگرام https://instagram.com/radio_nesyan Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.