Episodes
حضورِ آقایان عظام کان الذی خفت ان یکونا، بعد از مخابره تلگراف و الی الان، خبر بدبختی غیرمتوقع رسید و خاکسترِ مَذِلت به سر مملکت بیخته شد. انا لله و انا الیه راجعون، مغرضین مُلک و ملت به سلامت باشند. تمام الحاجات برای این بود که بلا نازل نگردد. الان خبر تلگرافی رسید که قشون روس از سرحد گذشت. تا حال سیصد و پنجاه نفر گذشته و مشغولِ لشکرکشی‌اند. دیگر هیچ حواسی برای این جمع که چون حلقهٔ ماتم اشکِ حسرت به نتایجِ جهالتِ چندنفر مملکت‌خراب‌کن می‌ریزند نمانده. مواخذت این زوالِ مملکتِ اسلام را به اولیای...
Published 05/17/24
بعد از عرض سلام و تقدیم احترام به محضر مبارکتان،‌ باید بگویم از شبِ گذشته که دست‌خط شما لا‌به‌لای یک بقچه نانِ خشک وصول شد، تا همین لحظه که قلم به دست گرفته و پاسخی برایتان می‌نویسم، بارها آن را خوانده‌ام. از این فاصله دست و پنجه‌تان را می‎‌بوسم که منت گذاشته، برایم خط به خط از احوالاتِ خودتان و سایرِ رفقایمان در تبریز می‎‌نویسید. خواندنِ چندباره واژه آزادی در میانِ سطورِ آن مرقومه، جانم را به ریشه‌های محکمِ امید پیوند زده است؛ گویی وسطِ سرمای استخوان‌سوزِ زمستان‌‌های قفقاز دری به سوی روشنی و...
Published 03/29/24
این مطلب را نباید انکار کرد که محیط تغییرپذیر دنیا در آینده نزدیکی دیگرگون شده، از غنی و فقیر، سرمایه‌دار و کارگر، همگی در قبال مراعات و حفظ حقوق بشریه و در سایه سلم و صلح عالم‌گیر ناگزیرند داخل در خط کار و عمل شده و محتاج به جلب دسترنج‌های دیگران نباشند؛ بنابراین ما ایرانیان بایست مقدمات آسایش حیات آینده را همین امروز تهیه کنیم تا در برابر مشکلات و دشواری‌های تحمل‌نا‌پذیر آن عاجز و منکسر نمانیم. (مجله فرهنگ) جمعیت فرهنگ رشت؛ قصه‌ی آدم‌هائیه که پذیرفتن تا در ازایِ هیچ دنیا، رنج دوران رو به...
Published 12/23/23
برلنی‌ها، قصه آدم‌هاییه که ذاتا با فرو رفتن در خستگی و یاس نسبتی ندارند. آدم‌هایی که پشت در و دیوارها به انتظار معجزه نمی‌شینند؛ ولو به راه بادیه، حرکت می‌کنند و بالاخره منفذی پیدا می‌کنند. اونها مسالشون رو پیدا کرده بودند؛ ایران؛ نوسازی ایران؛ تغییر چهره حکومت و مردم و تلاش برای تغییر آینده؛ متفاوت از آنچه که بر پیشینیانشون گذشت. پژوهشگر، نویسنده و راوی عطیه امیری با همراهی پارسا عمرانیان و سهیل پازکی طراح بصری نوید نیک‌نژادی آنونس امیرعلی قربانی موسیقی اشکان هادی نژاد محتواهای جانبی...
Published 10/11/23
در این قسمت به نیمه‌های دهه چهل قرن قبل می‌رویم؛ به سراغ ماجراهای شکل‌گیری و اوج گرفتن سازمانی فرهنگی آموزشی که مدرسه بسیاری از فرزندان ایران شد؛ به داستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به یادِ آنها که برگه‌های کتاب را، نُت‌های موسیقی را، حلقه‌های فیلم را، صحنه‌های تئاتر و بوم‌های نقاشی را با عشق درآمیختند و از آنها ستون‌هایی خلق کردند عظیم و قابلِ اتکا پژوهشگر، نویسنده و راوی عطیه امیری با همراهی سهیل پازکی مشاور نوید نیک‌نژادی مریم رضازاده آنونس امیرعلی قربانی موسیقی اشکان...
Published 07/20/23
در این قسمت به رشتِ صد و اندی سال پیش سفر می‌کنیم و ماجرای تاسیسِ یک مدرسه، یک انجمنِ زنانه و یک نشریه به اسم پیک سعادت نسوان رو با همدیگه می‌شنویم تقدیم به تمام معلمانِ آگاه و ثابت‌قدم که می دانند معلم بودن چیزی فراتر از آموزش محتوای درسی است؛ تقدیم به آنها که با دانش‌آموزانِ خود از مفاهیمی چون انسانیت و آزادگی و امید حرف می‌زنند و اثری شگرف و بلندمدت بر زندگی آنها می‌گذارند برای اینکه جهان را به جای بهتری بدل کنند؛ به آنها که میراثشان شرافت است و در گذرِ سالیانِ دراز نه تنها فراموش نمی‌شوند...
Published 05/05/23
و تو عزیزِ‌دلم در پاسخ نوشته بودی، چنین نماند و چنین نیز نخواهد ماند. حالا می‌خواهم بگویم که حق با تو بوده است. همه چیز بعد از سفر به هایدلبرگ و شرکت در آن نشستِ دانشجویی به یکباره تغییر کرد. تولدِ کنفدراسیون اروپایی که حالا ما را به یک تنِ واحد تبدیل کرده، چون بازیافتن زندگی پس از موت مرا به این جهان بازگردانده است. هوای سالهای ابتدای جوانی در تنم به جریان افتاده. انگار که مصدق هنوز بر مسند است و ما در خیابان شعار می‌دهیم یا مرگ یا مصدق، انگار که در تحریریه باختر امروز نشسته‌ایم به امید وقت...
Published 02/28/23
می‌ترسم زمان بگذرد و تاریخ هم آنها را فراموش کند؛ صورت جوانشان را، لب‌های خندانشان را، چشم‌ها و موهای روشنشان را و غم سیاهی که تا پایان عمر به دوش خواهند کشید؛ غم تنهایی، غم بی‌پناهی وَ غم انتظار فریادرسی که نخواهد آمد. به یادِ تمامِ قربانیانِ مظلوم و بی‌نام و نشانِ تاریخِ این سرزمین که "زندگی کردن" بدیهی‌ترین حقشان بود اما این حق، به اشکالِ مختلف، به‌خاطرِ زیاده‌خواهیِ حاکمان پایمال شد؛ به آنان‌که "رفتن" را نمی‌خواستند اما رفتن و بسیاری چیزهای دیگر به آنها تحمیل شد؛ چیزهایی مثل غمِ‌ غربت و...
Published 08/28/22
زندگی قو‌ی‌تر از گلوله‌های داغی‌ه که توی سینه‌ی انسان‌های آزاده فرو رفته؛ قوی‌تر از کاردها و طناب‌های اعدام؛ زندگی هیچ اثری رو پاک نمی‌کنه و این همون چیزی‌ه که برخی نادیده‌اش می‌گیرند. این قسمت از رادیو نسیان، به ماجرای مردانِ آزادی‌خواهی می‌پردازه که صدوهجده‌ سال پیش از این می‌زیستند و ایمان داشتند که آفتی به اسم استبداد رو نمیشه از بین برد، جز با رزم مشترک. پژوهشگر، نویسنده و راوی: عطیه امیری دکلمه: امیر محمدی‌دوست مشاور: نوید نیک‌نژادی تیزر: امیرعلی قربانی طراحی: مریم شمیرانی موسیقی: اشکان...
Published 07/31/22
گاهی وقت‌ها باز کردنِ پلک‌ها به جهان کارِ آسونی نیست. خصوصا اگر بدونی پشتِ پلک‌هات بی‌شمار مانع و ترس و تهدید نشسته‌اند و انتظارت رو می‌کشند. بعضی روزها برای زنان قصه ما این‌طور گذشت. اونها می‌دونستند چیزهای خوبی انتظارشون رو نمی‌کشه اما شجاعانه پلک‌هاشون رو به جهان باز کردند و به قدرِ وسع کوشیدند تا سهمِ تاریخی‌شون رو ادا کنند. پژوهشگر، نویسنده و راوی: عطیه امیری مدیر برنامه‌ریزی: نوید نیک‌نژادی تیزر: امیرعلی قربانی طراحی: مریم شمیرانی موسیقی: اشکان امیری ادیت: سهیل پازکی تصنیف‌ها به ترتیب...
Published 06/29/22