کس نیست که افتاده‌ی آن زلف دوتا نیست ۰۶۹
Listen now
Description
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۶۹ مفعول و مفاعیل و مفاعیل و فعولن کس نيست که افتاده‌ی آن زلف دوتا نيست در رهگذر کيست که (این دام بلا) دامی ز بلا نيست؟ چون چشم تو دل می‌برد از گوشه‌نشينان همراه تو بودن گنه از جانب ما نيست روی تو مگر آينه‌ی (صُنع) لطف الهی‌ست حقا که چنين است و در اين روی و ريا نيست نرگس طلبد شيوه‌ی چشم تو زهی چشم مسکين خبرش از سر و در ديده حيا نيست از بهر خدا زلف مپيرای که ما را شب نيست که صد عربده با باد صبا نيست بازآی که بی‌ روی تو ای شمع دل‌افروز در بزم حريفان اثر نور و صفا نيست تيمار غريبان (سبب) اثر ذکر جميل است جانا مگر اين قاعده در شهر شما نيست؟ دی می‌شد و گفتم صنما عهد به جای آر گفتا غلطی خواجه در اين عهد وفا نيست گر پير مغان مرشد من شد چه تفاوت در هيچ سری نيست که سری ز خدا نيست عاشق چه کند گر (نخورد تیر) نکشد بار ملامت با هيچ دلاور سپر تير قضا نيست در صومعه‌ی زاهد و در خلوت صوفی جز گوشه‌ی ابروی تو محراب دعا نيست ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ فکرت مگر از غيرت قرآن و خدا نيست؟ Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
More Episodes
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۷۱ فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست هر چه گويد در حق ما جای هيچ اکراه نيست در طريقت هر چه پيش سالک آيد خير اوست در (بر) صراط مستقيم ای دل کسی گمراه نيست تا چه بازی رخ نمايد بيدقی خواهيم راند عرصه‌ی شطرنج رندان را مجال شاه نيست...
Published 07/03/24
Published 07/03/24
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۷۰ فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان مردم ديده‌ی ما، جز به رخت ناظر نيست دل سرگشته‌ی ما، غير تو را ذاکر نيست اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد گر چه از خون دل ريش، دمی طاهر نيست بسته‌ی دام و قفس باد چو مرغ وحشی طاير سدره اگر در طلبت طاير نيست عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد...
Published 07/02/24