بنال بلبل اگر با منت سر یاری‌ست ۰۶۶
Listen now
Description
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۶۶ مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان بنال بلبل اگر با منت سر ياری‌ست که ما دو عاشق زاريم و کار ما زاری‌ست در آن (زمان) زمين که نسيمی وزد ز طره‌ی دوست چه جای دم زدنِ نافه‌های تاتاری‌ست بيار باده که رنگين کنيم جامه زرق که مست جام غروريم و نام هشياريست خيال زلف تو پختن نه کار (خامان است) هر خاميست که زير سلسله رفتن طريق عياری‌ست لطيفه‌ای‌ست نهانی، که عشق از او خيزد که نام آن نه لب لعل و خط زنگاری‌ست جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال هزار نکته در اين کار و بار دلداری‌ست (برهنگان طریقت) قلندران حقيقت به نيم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر عاری‌ست به آستان تو مشکل توان رسيد آری عروج بر فلک سروری به دشواری‌ست سحر کرشمه‌ی چشمت به خواب می‌ديدم زهی مراتب خوابی که به ز بيداری‌ست دلش به ناله ميازار و ختم کن حافظ که رستگاری جاويد، در کم‌آزاری‌ست Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
More Episodes
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۶۷ فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان يا رب (آن) اين شمع دل افروز، ز کاشانه‌ی کيست؟ جان ما سوخت، بپرسيد که جانانه کيست حاليا خانه‌برانداز دل و دين من است تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کيست باده‌ی لعل لبش، کز لب من دور مباد راح روح که و پيمان‌ده پيمانه کيست؟ دولت صحبت آن...
Published 06/29/24
Published 06/29/24
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۶۵ مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و بهار چيست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چيست؟ هر وقت خوش که دست دهد، مغتنم شمار کس را وقوف نيست، که (فرجام) انجام کار چيست پيوند عمر، بسته به مويی‌ست، هوش دار غمخوار خويش باش، غم روزگار چيست؟ معنی آب...
Published 06/25/24