رویکرد چهارم از هفت رویکرد نظری در بررسی مسائل اجتماعی تحت عنوان کج رفتاری بیان شده است. این رویکرد بر خلاف رویکرد بی سازمانی اجتماعی که در آن مفهوم سازی ها بسیار کلی و گسترده بود و بحث پیرامون واحدهای اجتماعی شکل می گرفت، به تجزیه تحلیل رفتار فرد پرداخت و بنابراین کج رفتاری را بخش طبیعی از حیات اجتماعی دانست. از پیشتازان این نظریه، دورکیم و مرتن بودند که نهایتا موجب پایه گذاری دو مکتب در این رویکرد شدند.