ه(مبهم| گریه در شهربازی | رویای آبی | آغوش مغزی)
Listen now
Description
این اپیزود از تناقض های شخصیتی گفتم،از آدم های مبهم،اونایی که ممکنه حتی توی شهربازی ام گریشون بگیره یه حین رقصیدن پوکر ترین حالت ممکن رو داشته باشن...کجای این مقدمه هستن؟ از خاطرات نویسندگیم سال 97 گفتم،یه شعر متفاوت یه شب بارونی توی گرم ترین خرداد... روی یه چارچوب فرضی که هر لحظه ممکنه پرت شیم پایین راه رفتیم و میتونی حدس بزنی آخرش چه اتفاقی افتاد؟ پرت شدیم پایین یا ادامه دادیم؟ اگه یه سفر به بی انتها داشتی مغزتو انتخاب میکردی یا جاده رو؟ خوشحال میشم صدای خاکستری پنجم رو به دوستای رویا پرداز و اهل واژه تون معرفی کنید... و حتما کانال صدای خاکستری رو دنبال کنید تا شبای سیاهمونو با هم آبی آسمونی کنیم... امضا: Mr.Gray
More Episodes
"رهاکردنش از داشتنش بهتره ، اینطوری دیگه برای قضاوت کردنش جلوی چشمت نیست " اپیزود 49 صدای خاکستری سفر به شهر آرامش و مرداب ارغوانی با یه قایق چوبی قدیمیه که وسط گرمای مرداد شما رو به خنکای تصورتون میبره. تجربه ی شنیدن مرداب ارغوانی میتونه نیم ساعتی توی خلوتت تورو با مفهوم صبر و عجله در تصمیماتت...
Published 07/26/24
در آغوش احساساتم ، محبوس در خاطراتم ، اپیزود چهل و هشتم همراه منید با یک سفر بداهه ، یک شبگردی متفاوت مثل اپیزود 22 آذر ، توی این اپیزود در ارتباط با گذشته ای که دیگه بهش تعلق نداریم با هم صحبت میکنیم متنی که جدید براتون نوشتم و اسمشو شما انتخاب میکنید رو با هم داریم و با هم کتاب میخونیم و...
Published 06/20/24