"رهاکردنش از داشتنش بهتره ، اینطوری دیگه برای قضاوت کردنش جلوی چشمت نیست " اپیزود 49 صدای خاکستری سفر به شهر آرامش و مرداب ارغوانی با یه قایق چوبی قدیمیه که وسط گرمای مرداد شما رو به خنکای تصورتون میبره. تجربه ی شنیدن مرداب ارغوانی میتونه نیم ساعتی توی خلوتت تورو با مفهوم صبر و عجله در تصمیماتت آشنا کنه کجاها صبر کنم ؟ کجاها عجله کنم و موقعیتو از دست ندم؟ اینجا شهر آرامشه ، اینبار با مردابی به رنگ ارغوانی ، مردابی پیر و تنها... منو تو مهمون این مردابیم که عمق آرامش اون رو باهاش سهیم میشیم....

در آغوش احساساتم ، محبوس در خاطراتم ، اپیزود چهل و هشتم همراه منید با یک سفر بداهه ، یک شبگردی متفاوت مثل اپیزود 22 آذر ، توی این اپیزود در ارتباط با گذشته ای که دیگه بهش تعلق نداریم با هم صحبت میکنیم متنی که جدید براتون نوشتم و اسمشو شما انتخاب میکنید رو با هم داریم و با هم کتاب میخونیم و موسیقی گوش میدیم. شده از حرفای خودت و حرفایی که نمیخوای بشنوی فرار کنی؟ توی این اپیزود میوفتی گوشه ی رینگ و مواجه میشی با خودت! اپیزود چهل و هشتم رو کجا بشنویم؟ 1-شب وقتی تنهایید 2-وقتایی که فکرتون آشوبه...

توی این اپیزود قدم به مکان ناشناخته ای توی شهر پاریس میزاریم که با هم تجربه ی خنکی یه فضای اردیبهشتی رو لمس میکنیم! زیر بارون روی سنگ فرش های کرمی رنگ این خیابون قدم میزنیم و به جایی میرسیم که با شنیدن این اپیزود سوپرایز خواهید شد! شنیدن این اپیزود زمانی که شب به سراغ احوالتون اومده باشه شبیه یک جرعه نوشیدنی خنک وسط تابستونه... کپشن این اپیزود تکمیل خواهد شد . => جزئیات این اپیزود به چه ترتیب هست؟ [ 00:05 => 08:15=>  09:11=> 11:36=>  14:30=> 24:23=>  36:40=> لطفا...

این اپیزود میریم به یه کلبه ی مرموز و از موضوعی صحبت میکنیم که همه باورش دارن ولی هیچکس اجراش نمیکنه! با من به اپیزود صدای بهاری که دلتنگ زمستان است همسفر داستانی میشید که از یه کنجکاوی مشترک صحبت میکنیم ، آیا واقعا تفاوتی که برای خودمون قائل هستیم، توی زندگی هم همون رو اجرا میکنیم؟ یا دنبال اینیم که ببینیم چی مده و بقیه چیکار میکنن؟ توی این اپیزود کتاب دختری در قطار رو میخونیم و یه متنی که سال 97 نوشتم رو براتون میخونم و موسیقی فوق العاده خاصی رو میشونید که این ورژن ازش رو هیچ جایی نشنیدید....

آماده ی جمع کردن بار و بندیل خودتون برای قدم زدن در یک شهر ناشناخته از زمان قدیم باشید! اپیزود 45 خاری در گلوی روابط دنباله ی اپیزود سواد رابطه است که داخلش از دوتا کنجکاوی براتون صحبت میکنم که شنیدنش هم برای کسایی که توی رابطه هستن مفیده هم کسایی که با این دنیا آشنایی ندارن برای آشنایی با ویژگی های یه رابطه ی بالغانه و نسخه پیچ نبودن روابط دیگران این اپیزود شنیدنش میتونه با جنبه های جدیدی از رابطه شمارو آشنا کنه. تلفیق هنر، سفر و رویاپردازی ،جانِ جهان اپیزود چهل و پنجم است => جزئیات این...

این اپیزود شاهکار تدوین تصویر سازی پادکست فارسی ست. تمام جزئیات و فرکانس های این اپیزود با سناریو طراحی شدند. توی این اپیزود با آینه ای که تصویر خودتون رو نشون میده روبه رو میشید و با بزرگترین فکت ترسناک زندگیتون که تابه حال باهاش مواجه نشده بودید ،آشنا میشید. تلفیق هنر، نوستالژی و مدرنیته ،جانِ جهان اپیزود چهل و چهارم با اسم مواجه ی من با من است. => جزئیات این اپیزود به چه ترتیب هست؟ [ 00:05 => شروع 3:32=> شروع فضا سازی 09:05 =>ترسناکه که ما اینقدر دیگرانو میبینیم و به جایی...

تاحالا چشماتو بستی و خودتو وسط یه اقیانوس بی نام تصور کنی؟ که شبیه یه حفره ی عمیق تمام خلوت و افکارتو جلوی چشمات به تصویر بکشه؟ اپیزود فرار بزرگ از ترک موقعیت های درک نشدنی ای حرف میزنه که جادوی زمان اون هارو به مجهولی حل نشدنی برات تبدیل میکنه. کدوم موقعیت های زندگیت با نبودنت که آخرین انتخابت بوده برات به یه انتخاب بد تبدیل شده؟ این اپیزود برای افرادی که بین دوراهی مسئولیت پذیری و بیخیال شدن موندن توصیه میشه! => جزئیات این اپیزود به چه ترتیب هست؟ [ 1:00=> شروع تصویر...

یکم دیر اومدم ولی با یه اپیزود فوق العاده متفاوت اومدم | تجربه ی یه کمپ جنگلی با یه پادکست فارسی؟هندزفری یا هدفونتو بردار و این واقعیت رو لمس کن. =>حضور آدمای سمی توی زندگیت چقدر روی اهدافت تاثیر میزاره؟ دو دسته از این آدمارو برات معرفی کردم و این اپیزود بر خلاف اپیزود های گذشته از اول وارد یه دنیای خیالی شدیم  => تدوین این اپیزود حدود یک هفته زمان برد که کوچیکترین جزئیاتی که این اپیزود رو به دنیای واقعی نزدیک میکنه رو براتون بسازم. => جزئیات این اپیزود به چه ترتیب...

من یه نقطه ی سفید وسط یه آسمان سیاهم ، من تصورم تنهایی و آسمان تنها نجات دهنده اش منم ...شاید من خود آن آسمان! اپیزود 41 ام رو میشنوید که وارد یک فضای سرد پاییزی شدیم و بلاخره تونستیم یه فضای کاملا دلخواه برای شنونده بودن و شنیده شدن بسازیم. این اپیزود پر از احساسات متفاوته ، بهت پیشنهاد میکنم زمانی که قراره از این دنیا فاصله بگیری بهش گوش بدی... =>مخاطب این اپیزود کسایی هستن که به هر دلیلی توی زندگیشون احساسی گمشده دارن که جز خودشون کسی قادر به دیدنشون نیست... من از ابتدای این اپیزود شما...

شما شنونده ی یک اپیزود نامیرا هستید ، اپیزودی پر از رویا و خیال از احساس و واقعیت تا وهم و امید... =>مخاطب این نامه گرچه یک انسان از جنس آینده است اما شاید فارغ از جنسیت، هر انسانی بتونه با واژه های اپیزود چهلم ارتباط برقرار کنه... من از ابتدای این اپیزود شما رو وارد یه دنیای بسیار متفاوت از جنس آینده کردم ، آینده ی بی زمان اما لمس شدنی... من یه نویسنده ام و برای رهایی تا ابد از رویاهام مینویسم. شما شنونده ی نامه ای خیالی برای فردی که وجود نداره هستید. [ => 0:08 شروع این...

انقراضِ اعتماد یکی از اپیزودایی بود که همیشه جاش رو توی صدای خاکستری خالی میدیدم، از ابتدای این اپیزود وارد یک جنگل خاکستری رنگ و ساکن یک کلبه ی درختیه سفید میشویم.فضای این اپیزود برای آدم هایی که از ذات خوب و انسانیت و مهربونی زیاد ضربه ای خوردن، فضای آشنا و هم حس و حالیه... تاریخ انقضای خوب بودن رو میشنوید و تمام این اپیزود حول محور یک جمله ی کلیدی میگذره که من همیشه میگم: هیچوقت نزارید خوب بودن آدم ها براشون به یک خاطره یا اتفاق بد توی زندگیشون منجر بشه. { =>لوکیشن تصورمون توی این...

من با شب رفیقم نارنجی،اون بهم یاد داد میتونم کنارش راه برم و به صداش گوش بدم ، میتونم کنارش بنویسم و یه روی دیگه ای از این دنیارو ببینم... اپیزود 38 راجع به استمرار،توقف و ادامه دادن صحبت میکنیم! اینجا آدما خوب حرف میزنن،ولی وقتی با خودشون مواجه میشن یادشون میره چی باید بگن ، اینجا تاریکه نارنجی ، با من چشماتو باز کن ... =>لوکیشن تصورمون توی این اپیزود خیلی جذابه اگه میخوای بشنوی توی چه موقعیتی داریم با هم حرف میزنیم 2:20 رو گوش بده! => 3:02 چرا من هر کاری که میکنم نمیشه؟ چرا هر اتفاقی...

شما شنونده ی متفاوت ترین تدوین پادکست فارسی هستید،تمام بخش های شهرخاکستری حاصل تصویر سازی بی مثالیست که تجربه ی حس و حال بودن در فضایی خاکستری رو بهتون میده، بامن هندزفریاتونو بردارید و به شهر خیالی من وارد بشید. => 0:03 شروع و ورود متفاوت از همه ی اپیزود های صدای خاکستری =>5:30 کتاب دختری در قطار رو خوندیم = قتل مگان هیپ ول - توی یک مزرعه ی بزرگ روی یه صندلی چوبی => 12:00 یکم راجه به نا امیدی با هم صحبت کردیم و اینکه همه ی ما نیاز داریم یه تایمی که شبیه هیچکدوم از احوالات عادیمون...

برای هیچکس هیچ نسخه ی ثابتی وجود نداره و همه ی ما یک دنیای خاصیم که یک مسیر خاص برای رفت و آمد داخلش وجود داره... اگه برمیگشتی به گذشته ، همین زندگی امروزتو انتخاب میکردی؟ توی فضای امن خاکستری با هم به این سوال جواب میدیم و دربارش حرف میزنیم. => 7:12 توی هر دوره ای زندگیت سعی کن خودت اولین نفری باشی که به حرفا و عقاید خودت احترام میزاری... =>9:37 تایتل اول : در برابر حقایق زندگی تسلیم باید بود اما بی تفاوت نه... => 13:50 گذشته های ما ثبت میشوند اما ، ثابت...

اپیزود 35 شبیه یه فیلم سینمایی و یه رویاپردازی بزرگه ،چقدر از ظرفیت خودت میدونی؟چقدر با دیگران اندازه ی ظرفیتشون رفتار میکنی؟برای شنیدن جواب این سوالا براتون لوکیشنی رو ساختم که مثل یه مکالمه ی دونفره باشه توی تصویری که ساختنش شنیدن این اپیزود رو براتون جذاب تر میکنه، کل این اپیزود یه رویاپردازیه... =>«این اپیزود رو تنهایی بشنوید» =>16:10 کتاب دختری در قطار رو با هم خوندیم به مقدار خیلی زیاد چون دلم براش تنگ شده بود... =>27:06 متن جدیدی که نوشتم رو براتون میخونم، مثل همیشه اسم نداره...

متر و سایز یکی از طولانی ترین اپیزود های من از لحاظ تدوین و تولید شد خیلی از لحاظ روحی این اپیزود به خودم نزدیکه، توی انی اپیزود یکی از دغدغه های ذهنیم رو براتون گفتم که به طور خلاصه توقف چرخه ی خشونت علیه متر و معیار های انسانیه،تولید اون توی اردیبهشت قطعا برای من شبیه یه معجزه و شگفتی هستش، در تمام طول مدت تدوین این اپیزود جایی شبیه به جاده ی زیبای کلاردشت توی ذهنم تداعی میشد و حس و حالم از ساخت این اپیزود وصف نشدنی هست. =>«این اپیزود رو میتونید با هر مود و حالی که هستید بشنوید و بعد از...

=>اُردی‌به‌عشق اپیزودی هستش که بیش از حد اغراق آمیز و خیال پردازانه شده و جنس اون با بقیه ی اپیزود ها از این جهات متفاوته که میتونید از اون به عنوان یه مُسِکَن برای احوالات ناخوش خودتون استفاده کنید و ترجیحا برای گوش دادنش نشستن کنار یه پنجره یا یک کنج خلوت در حالی که بتونید هوای اردیبهشت رو نفس بکشید انتخاب کنید. «اردیبهشت ، تو عمیقی ، و تو خودت ، شبیه یک جهان مفصلی» =>4:50 دلت میخواد برام از اردیبهشت بنویسی؟... => به اردیبهشت بگم که چقدر خوبه مثل فروردین شبیه زمستون و مثل خرداد...

*بی تعارف یکی از اپیزود های متفاوت برای ایجاد سوال های عمیق توی ذهنته که با من توی یه اقیانوس آروم به پای صحبتش میشینی! «اتفاقات شاید گاهی توی ذهن ما کوچیک باشند، اما یک اتفاق و یک حادثه ی بزرگ توی ذهن آدم های اطرافمون» => 1:01 با هم صحنه ای رو که توی این اپیزود قراره تصورش کنیم و با هم توی این تصویر صحبت کنیم رو برات میسازم! => 2:03 برخلاف بقیه ی اپیزود ها یه سوپرایز خودساخته از دل خاکستری براتون دارم که میتونید اوج احساس کلمات رو داخلش بشنوید🎸 =>5:13 اولین موضوع : چقدر با این جمله...

*اپیزود سی و یک با عنوان محدودیت حاصل یک کنجکاوی ذهنی مداو و یک دغدغه ی درست توی ذهن منه که امیدوارم این آگاهی و بیداری با موفقیت منتقل بشه. ** 0:58 شروع این اپیزود حس و حال عجیبی واسه من داره شبیه قدم زدن توی یه تصویر خصوصی...! *** 5:16 یکی از عقیده های شخصیم راجع به محدودیت رو براتون میگم **** 8:32 توی سال جدید یه قرار باشم میزاریم که اگه موافقی یا مخالفی حتما برام بنویس! ***10:11 این اپیزود یه نکته ی طلایی داره که توی این تایم براتون میگم! ** 12:40 در رها ترین و آزاد ترین حالت خودم با...

*اپیزود سی ام بدون شک "خودم ترین" اپیزود صدای خاکستری هستش که راجع به یه کنجکاوی مهم بی پروا و بدون سانسور باهاتون صحبت میکنم!**=> 13:50با هم دیگه به یکی از احساسی ترین متن هایی که تا الان نوشتم گوش میدیم.***=> چرا اپیزود سی ام با تاخیر منتشر شد ؟ دلیلش توی 0:58 گفته میشه...****=> آغاز تصویر این اپیزود 2:40 توی چه موقعیتی با هم حرف میزنیم؟***=>10:28 به نظرت جالب نمیشه که توی همچین تصویری با هم آهنگ بخونیم؟** =>توی دقیقه ی 20:50 میتونید رویا پردازی این اپیزود رو بشنوید*=>در...

*اپیزود 29 کنجکاوی راجع به عبور از تمام حوادث و اتفاق های زندگیه که گاها از وجود یا امکانشون غافل میشیم!**ده دقیقه ی اول با هم توی تصویری که اول اپیزود با هم ساختیم صحبت میکنیم*** 09:18 بهتون میگم زندگیم برام شبیه چیه** 12:01 از متنی که جدید توی بهمن ماه نوشتم براتون میخونم! سلام از من به دورترین ستاره ی آسمون...*کتاب دختری در قطار رو داریم و این بار یه بخش اتفاقی جنایی طور اومد که صحنه های خشن زیاد داشت!! حتما بشنویدو در آخر میتونید رویاپردازی این اپیزود رو بشنوید و سوپرایز ویژه موسیقی خفنی...

*از بی پروایی میشنوید اپیزودی از جنس بی سانسوری ، و بدون هیچ برشی از فایل با افکت های طبیعی**توی اپیزود 28 میتونید به همنشینی صمیمی و برفی با خاکستری داشته باشید و اگر میخواید لایو لوکیشن ضبط رو ببینید در اینستاگرام صدای خاکستری رو سرچ کنید و پست مربوط رو ببینید یا روی این لینک کلیک کنید.*** 9:17 میتونید جمله ی خاکستری این اپیزود رو بشنوید** 9:50 اولین بخش از کتاب رو با هم میخونیم** شاید کمی عجیب باشد اما عمیق ترین لحظه های صمیمیت ترسناک ترین هم هست.*13:32 احساس ها ناپایدار ترین هستند.توی یه...

*اپیزود 27 کنجکاوی راجع به عمق شناخت و چرایی شناخت آدم ها از خودشون و نسبت به همدیگه ست!**اگه تازه با صدای خاکستری آشنا شدید حتما 1:57 رو بشنوید...*** 10:18 یه جمله از من یادگاری داشته باشید که شاید خیلی جاها توی زندگی همراهِ آگاهیتون باشه...** 12:34 از کتاب جدیدی که دارم کشفش میکنم براتون میخونم و این بار نوبت دختری در قطار نیست!شاید اپیزود های بعد اسمشو بگم{ :))}*17:16 متن جدیدی که نوشتم رو براتون میخونم{شهر خیالی به اسم نارنجی}و در آخر در دقیقه ی 21:40 میتونید رویاپردازی این اپیزود رو...

*توی این اپیزود راجع به سواد رابطه با هم صحبت میکنیم، یه معاشرت از دنیای دیدگاه شخصی خاکستری و فارغ از هر جنسیتی** مورد اول 3:01 میتونید راجع به مهم ترین نکته ای که به ذهنم میرسیده بشنوید*** مورد دوم 8:03 یکی از بی انصافانه ترین موردهایی که دو نفر میتونن با هم داشته باشن رو گفتم!** مورد سوم 10:46 به عقیده ی من نیازه که هر کسی با هر سن و جنسیتی این مورد رو بشنوه!*16:24 براتون یکی از متن های که اخیرا توی 21 دی ماه نوشتم رو میخونم!!!*20:53 یه بخش یهویی از کتاب دختری در قطار رو با هم میخونیم و...