ماهم این هفته شد از شهر و به چشمم سالی‌ست ۰۶۸
Listen now
Description
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۶۸ فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان خوانش غزل 1:06:04 ماهم اين هفته (شد از شهر) برون رفت و به چشمم سالی‌ست حال هجران تو چه دانی که چه مشکل‌ حالی‌ست مردم ديده ز لطف رخ او در رخ او عکس خود ديد گمان برد که مشکين خالی‌ست می‌چکد شير هنوز از لب همچون شکرش گر چه در شيوه‌گری هر مژه‌اش قتالی‌ست اي که انگشت‌نمایی به کرم در همه شهر وه که در کار غريبان عجبت اهمالی‌ست بعد از اينم نبود شائبه در جوهر فرد که دهان تو در اين نکته خوش استدلالی‌ست مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد نيت خير مگردان که مبارک فالی‌ست کوه اندوه فراقت به چه حالت (حیلت) بکشد حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی‌ست Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
More Episodes
«««««می‌بهـا»»»»» غزل نمره ۰۷۰ فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان مردم ديده‌ی ما، جز به رخت ناظر نيست دل سرگشته‌ی ما، غير تو را ذاکر نيست اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد گر چه از خون دل ريش، دمی طاهر نيست بسته‌ی دام و قفس باد چو مرغ وحشی طاير سدره اگر در طلبت طاير نيست عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد...
Published 07/02/24
Published 07/02/24