روزها در راه | فصل چهارم - قسمت57 - لاک‌پشتِ پیر
Listen now
Description
قسمت ۵۷ | لاکپشتِ پیر نیما دیشب مرد. دو بعد از نیمه‌شب. ساعت دو و ده دقیقه بود که درِ خانه را سخت کوبیدند. خیال کردم میرآب آمده است آب بدهد، ولی صدای دختر کلفَتِ‌شان که از پشت در بلند شد، داد می‌زد که قضیه از چه قرار است. وقتی رسیدم، زنش چشم‌هایش را هم بسته بود. عر می‌زد. به زحمت او را به اطاق دیگر برده‌ام و دراز رو به قبله‌اش کرده‌ام و قرآنی پیدا کردم و یک ساعتی تنها بودم و زنش را فرستادم خانه‌ی خودمان تا خواهر کوچک نیما و شوهرش آشتیانی پیداشان شد. بعد هم ابوالحسن صدیقی آمد و تا پنج صبح نشستیم و آرامشان کردیم و من چک‌و‌چانه‌ی پیرمرد را بستم...» -------------- برای حمایت از ما «در اولین رویداد پادکست فارسی » با ورود به لینک زیر به ما رای بدید. پادپخش«روزها در راه » در ردیف ۱۳۷ برای رای دادن قرار دارد. لطفا با فیلترشکن خاموش وارد سایت شوید. http://podcastfestival.ir/poll ------------ :نماد کاربری تلگرام @HamisheDarMiyan لينك حمايت مالى پادكست روزها در راه  اینستاگرام روزها در راه  تلگرام روزها در راه توئيتر روزها در راه Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
More Episodes
Published 01/18/24
قسمت ۵۶ | نالهٔ مرغ سحر اندیشه‌ی تجدد و امید به دگرگونی اجتماعی، که انقلاب مشروطیت پیامد و خود بزرگترین انگیزه‌ٔ آن بود، پس از نخستین جنگ جهانی و در چند سال کوتاه غروب قاجاریه و طلوع پهلوی ـ در فرهنگ ما نیز مانند سیاست ـ تحولی ناگهانی و ژرف پدید آورد. در این زمینه می‌توان عوض شدن نقش اجتماعی شاعر...
Published 12/19/23
قسمت ۵۵ | تنبلی با پشتکار چهره دنیا دارد به کلی عوض می‌شود و از زیر آوار فروریخته سر می‌کشد و بیرون می‌آیدباز همان دنیای همیشگی با روش‌های تازه، اما نه به آن سختی و خشونت امکان ناپذیر؟ چه چیزها که ندیدیم و هنوز اول عشق است و اندر خم یک کوچه‌ای 00:08:50  معمای مرگ و رویا00:24:40  درد بی‌درمان...
Published 11/07/23