كنده كاري- نوشته آركادي آورچنكو
Listen now
Description
 چند وقت پيش يك پروفسور پطروگرادي بعد از عمل جراحي لوله 20 سانتي را در روده بزرگ بيماري جا گذاشت. توي اتاق جراحي همه مشغول كار بودند. پروفسور دستور داد: بدوزيد  و بعد پرسید: -  چاقوي جراحي كو؟ همين الان  اينجا بود. دستيارش گفت: نمي دانم، شايد افتاده زير ميز؟ - خير، زير ميز نيست.  نكنه اونجا مانده؟ -  كجا؟ - دِ، همانجاي هميشگي... مترجم: فرنگیس آریان پور
More Episodes
لانا تمام روز را در آن شهر گذراند، به موزه‌ رفت و به مغازه‌ها سر کشید، روی نیمکت کوچکی در پارک نزدیک فواره مینیاتوری نشست و بین خانه‌های کوچک و مغازه‌ها راه رفت تا اینکه یکی یکی درها بسته شدند و چراغ های آنسوی پنجره‌ها روشن شدند. نویسنده: فرنگیس آریان پور
Published 08/15/24
Published 08/15/24
لانا نگاهی به ساعتش انداخت. زمان مناسبی برای یک میان وعده سبک بود. از جا بلند شد و به سمت در خروجی راه افتاد. آن طرف باغ یک کافه کوچک قرار داشت. عطر خوش قهوه او را به سمت خود کشاند. احساس خستگی خوشایندی می کرد. نویسنده: فرنگیس آریان پور
Published 08/08/24