شمارهی بیست و نهم | نسخههای بیدرمان
اسفند 99
▪️آدمیزاد رفتهرفته یاد میگیرد که مجبور بودن را با قانع بودن عوض کند! شیکتر است خب! بعد چیزها را جای هم بر میدارد و توی زنبیل زندگیاش میگذارد. مثلن دلمان میخواهد شاد زندگی کنیم، چون مقدورمان نمیشود، میرویم یک مشت اکانت اینستاگرام درباره...
Published 02/26/21
شمارهی بیست و هشتم | حاکمانِ محکومدی 99 هیچ کس به اندازهی نیکلای و بنده و شما نفهمید که آدمها عاشق خلاصه کردن همه چیزند! شاید بقیه هم فهمیده باشند، چه میدانم! من به اندازهی تک تک آدمهایی که در حد یک چای مشترک ازشان خاطره دارم، زندگی کردهام اما هنوز نمیدانم روی چه حسابی میتوانند ما را در...
Published 12/31/20
شمارهی بیست و هفتم | خاموشی به هزار زبان (آذر 99) ---ما بلدیم! ما بیشتر از هر چیزی «دوام آوردن» رو بلدیم! حالا تو میخوای بهش بگو جبر یا انعطاف پذیری یا هرچی! ولی چندان شبیه به جبر نیست! انتخابه! انتخاب ندیدن، نشنیدن، نفهمیدن.... آدمیزاد جونور عجیبیه! کنار میاد... اینقدر کنار میاد که خودش میشه...
Published 11/26/20