سخن زن/۸: ۱۶ روز نارنجی با زنان؛ بستهشدن دانشگاه و افتادن در حلقه خشونت
Description
۱۶ روز نارنجی با زنان؛ بستهشدن دانشگاه و افتادن در حلقه خشونت
من مادر شدهام و وقتی به جرم زن بودن به روزگار نکبت گذشتهام و حال ناامیدم و آینده مجهولم که بر هیچ و پوچ بودنش با این شرایط مطمئنم، میبینم، بارها آرزو میکنم که آنچه در بطنم در حال رشد است (دختر) نباشد. برای من حتا اجازه آوردن کتابهایم را هم ندادند. مادرم به شوهرم گفت که تا میتواند مرا از قلم و کتاب دور نگه دارد، چون سبب سر به هوایی من میشوند. منی که هیچ دوست و پناهی جز دانشگاه و کتاب نداشتم، امروز کیلومترها دور از دانشگاه و کتابهایم، در خانهای زندهگی میکنم که خبری از کتاب نیست و در این خانه هیچ دغدغهای جز خورد و خواب وجود ندارد. اینها با کلماتی چون رویاداشتن، آینده و علم بیگانهاند، خیلی بیگانه. همینطور که من اولین قربانی این خشونتها در این خاک زنستیز نیستم، آخرین هم نخواهم بود. این روایت صدها همنسل بیچاره و بیپناه من است که آرمانها و رویاهایمان را دزدیدند و ما در این گوشه تاریخ و در این کشور پیشتاز در بدبختی و نابودی علم و دانش، از قربانیان حلقه خشونت علیه زنان هستیم.
افغانستان تنها کشوری است که در آن، هیچ نهاد حقوق بشری فعال نیست؛ زنان به شکل کامل از فضای عمومی حذف شدهاند و حوزه خصوصی آدمها نیز هر روز با فرمانهای تازه رهبر طالبان محدودتر میشود. ولی این همه ماجرا نیست؛ آنچه شرایط را دشوارتر کرده، تبدیل جنایت به وظیفه یا مکلفیت است که امروز توسط...
Published 05/10/24
و بارها قصد میکند از شوهرش جدا شود و از او بهخاطر شکنجه و بیتفاوتیاش در قبال فرزندش شکایت کند، اما پس از حاکمیت طالبان هیچ نهادی نیست که به او کمک کند و هیچ دادگاهی نیست که برای دادخواهی حقش به آن مراجعه کند؛ زیرا گروه طالبان همه نهادهایی که از زنان حمایت میکنند را بسته است. او مجبور است به...
Published 05/10/24