Episodes
ما دو تا فرق داشتیم. هنوز هم فرق داریم. هر جا ما را می‌بینند، حرفی در مورد ما یا علیه ما می‌گویند. هنوز شوهر نکرده‌ایم. بچه‌های قریه را یا ما انتخاب نمی‌کنیم یا آن‌ها ما را نمی‌گیرند. دیگرانی هم اگر گاهی آمدند، ما جواب کردیم که درس می‌خواهیم بخوانیم. حال خانواده می‌گوید که «قصه درس مفت» شد؛ اما برای ما هنوز مفت نشده ‌است. ما می‌مانیم تا دروازه مکتب و دانشگاه باز شود. ما می‌مانیم امیدوار و استوار تا آزادی و تا نشان دهیم که «قصه درس مفت» نمی‌شود.
Published 04/25/24
Published 04/25/24
بعد از آن طالبان همه‌جا را گرفتند. ا‌ولین کارشان هم بسته کردن مکاتب بود. با این کارشان، تمام رویاهای دختران افغانستان باد شد و به هوا رفت و من دانستم که دیگر این خاک وطن نمی‌شود. طالبان تمام شهر ما را گرفتند. مکتب را که برایم همچو بهشت بود، از من دزدیدند و رویا‌هایم را با خاک یک‌سان کردند. ما دختران را خانه‌نشین کردند. این هم بس نبود که به چادر و لباس ما هم گیر می‌دهند و بازداشت و اختطاف می‌کنند.
Published 04/04/24
بعد از ظهر بود. نمی‌دانم چرا همیشه بعد از ظهرها این‌قدر برایم دلگیر است. نمی‌توانم در خانه بمانم؛ چون حس خفقان دارم. از سویی، نمی‌توانم بدون ترس و دلهره خانه را ترک کنم، چون از طالبان می‌ترسم. آن‌ها بارها مرا به خاطر بیرون رفتن با شوهرم تهدید و تحقیر کرده‌اند. آن روز اما دلم به‌شدت گرفته بود، ولی تنها بیرون رفتن برایم بیش‌تر ترسناک بود. برای همین از شوهرم خواستم با من و پسرم بیرون برویم. همان‌طوری که سه‌نفره جاده را پرسه می‌زدیم و از زنده‌گی پر از دغدغه و آینده فرزندم با هم صحبت می‌کردیم،...
Published 03/28/24
از ایام کودکی وضعیت زنده‌گی خوبی نداشتم. با فقر به دنیا آمدم و با فقر بزرگ شدم. پدرم کارگر روزمرد بود و نمی‌توانست مصارف خانه و فرزندانش را به‌گونه درست مهیا کند. در ایام کودکی هیچ‌گاه نتوانستم لباس نو بر تن کنم و بازیچه‌ داشته باشم، ولی همان خواسته‌های کوچک برای هم‌بازی‌هایم فراهم بود و من نظاره‌گر لباس و چوری‌های رنگارنگی بودم که در ایام عید دوستانم بر تن و بر دست می‌کردند و با شور وشوق می‌خندیدند و شاد بودند. با دیدن آن‌ها احساس حقارت می‌کردم و با خود می‌گفتم ای کاش آن بوت و لباس بر پا و...
Published 03/14/24
مراسم عروسی با همه رسم و رواجی که داشت سپری شد و من صاحب خانه جدید شدم و با انسان‌هایی که برایم بیگانه می‌نمودند، هم‌خانه شدم. بیش‌تر از پنج ماه از عروسی‌ام نگذشته بود که شوهرم کم کم روی سگش را نشانم داد و با تک‌تک انسان‌نماهایی که نقاب خوب بودن بر چهره داشتند، آشنا شدم. در حالی که پس از ازدواج با همان جثه خُرد و ضعیفم همه کارهای سخت و سنگین خانه شوهرم را انجام می‌دادم، شوهرم به هر بهانه‌ای مرا زیر مشت و لگد می‌گرفت و تا می‌توانست لت‌وکوبم می‌کرد. ابتدا لت‌وکوبش در حد چند سیلی و مشت بود، اما...
Published 02/22/24
بیش‌تر از دو سال از حاکمیت طالبان گذشت و در این مدت بارها در برابر خواست خانوده‌ام ایستاده‌گی کردم، اما این بار وضعیت فرق می‌کرد و من دیگر بهانه‌یی نداشتم و باید ازدواج می‌کردم. به همین دلیل جواب رد نمی‌دادم و به بهانه‌های مختلف وقت می‌خریدم تا نکاحم را رسمی نکنند. در این مدت تا توانستم تلاش کردم که بورسیه تحصیلی بگیرم. چاره دیگر نداشتم و مهلتم با گذشت هر روز رو به خلاصی می‌رفت. خوش‌بختانه در آخرین روزها از یکی از دانشگاه‌های کشور ایران جواب تاییدی دریافت کردم. پس از مدت‌ها بار دیگر لبخند بر...
Published 02/15/24
حذف زنان از حوزه عمومی؛ چون و چراهای بازداشت خیابانی زنان توسط طالبان در روزها و هفته‌های اخیر شاهد موجی از افزایش بازداشت دختران و زنان در خیابان‌های کابل و برخی دیگر از شهرهای کشور به دست طالبان بودیم. جنگ‌جویان و محتسبان طالبان، زنان را به بهانه‌های مختلفی مثل نداشتن محرم و رعایت نکردن حجاب طالبانی بازداشت می‌کنند. گمانه‌ها این است که طالبان با راه‌اندازی پروسه بازداشت زنان، در صدد تحقیر و حذف آنان از حوزه عمومی است. این گروه به رغم خواسته‌های ملی و بین‌المللی، مکاتب و دانشگاه‌ها را به...
Published 01/25/24
سفر نافرجام؛ این جا‌ همه چیز بوی مرگ می‌دهد، حتا رویاهای قدریه نیکزاد من در کشوری زنده‌گی می‌کنم که اگر نام مکتب، مرکز آموزشی، مسجد، بازار و حتا وسایل حمل و نقل را در گوگل جست‌وجو کنیم، جزییات انفجار می‌آید. با وجود این همه سیاهی و تباهی و بوی باروت که در مشام داشتیم، دولت نیز به دست گروه طالبان سقوط کرد. با سقوط دولت، آزادی، حق تحصیل و کار، آرزوها و حالا حق پوشش و بیرون رفتن نیز از من گرفته شده است. من به پرنده‌ای می‌مانم که بال‌هایم را بریدند و در قفس تنگ و تاریک به جرم دختر بودن اسیرم...
Published 01/18/24
ناامنی در کشورهای منطقه؛ آیا حادثه خونین کرمان تاوان حمایت ایران از طالبان است؟ در زمان جنگ طالبان علیه نظام جمهوری در افغانستان، دو کشور همسایه با فراهم کردن عقبه استراتژیک برای این گروه، نقش فعالی در حمایت و عسکرگیری طالبان از مدرسه‌های فعال در آن سوی مرزها داشتند. با سقوط جمهوریت در افغانستان و حاکم شدن طالبان، ورق برگشت و پاکستان و ایران در دام هیولایی افتادند که سال‌ها در پرورش و تجهیز شبه آن در افغانستان دست از پا نمی‌شناختند. با حاکم شدن طالبان در افغانستان، به عنوان یک نیروی بنیادگرا...
Published 01/17/24
هراس از آینده تاریک؛ «می‌ترسم بی‌سواد بمانم» مدینه ۱۷ ساله، دانش‌آموز صنف هشت مکتب است که پس از حاکمیت طالبان از فراگیری درس و آموزش باز مانده است. او نیز همانند هزاران دختر دانش‌آموز به‌جای نشستن روی چوکی مکتب و صنف‌های درسی در چهاردیواری خانه روزهای سختی را می‌گذراند. می‌گوید: «قرار بود صنف ده شوم، سه سال تعلیمی‌ام حیف شد. اما چه کسی بهای روزهای ازدست‌رفته تعلیمی‌مان را می‌پردازد؟ هر سال که می‌گذرد سن ما نیز بیش‌تر می‌شود و ما هنوز در جایی گیر کردیم که سه سال قبل بودیم. نه راه پیشرفت داریم...
Published 01/04/24
فراز و فرودهای دیپلماسی هند در قبال افغانستان هند یکی از کشورهای تاثیرگذار در مسایل منطقه است و مشترکات تاریخی زیاد با کشورهای منطقه دارد. در ۲۰ سال جمهوریت در افغانستان، هند سهم و نفوذ گسترده در بازسازی و مسایل سیاسی افغانستان داشت. امری که گفته می‌شد باعث نگرانی پاکستان است. از آن‌جایی که پاکستان به لحاظ جغرافیایی بین افغانستان و هند قرار دارد، و از این لحاظ که هند یک نزاع تاریخی با پاکستان دارد، موقف‌گیری‌ها و روابط هند با کابل نیز شدیدا تحت تاثیر همین مساله است. یا حداقل این‌گونه برداشت...
Published 12/28/23
روزگار سیاه ورزش زنان؛ «ما هم می‌توانستیم، اگر می‌گذاشتند.» زحل با حسرت به طرف تعمیر جمنازیوم نگاه می‌کند: «هرچند در آن زمان هم وقت برای تمرین دختران کم‌تر بود، اما با آن هم همان زمان محدود، برای ما یک فرصت نامحدود برای تقویت و پرورش هرچه بهتر خود در رشته ورزشی‌مان بود. تا بتوانیم با یافتن مهارت کافی، خود را آماده رقابت در مسابقه‌های بزرگ درون کشوری و برون کشوری کنیم.» در این حال زحل اشاره به مردانی می‌کند که به‌جز من و خودش در دو سرک منتهی به جمنازیوم، لباس مخصوص ورزشی پوشیده و بی‌خیال...
Published 12/23/23
نشست‌های بین‌المللی درباره وضعیت زنان در افغانستان و تأثیرات آن‌ها از آغازین‌ روزهای به قدرت رسیدن طالبان در کشور تا امروز، مساله زن و آزادی از جمله موارد مهم در برخورد و مواجهه با طالبان بوده است. هم در سطح بین‌المللی، وقتی کشوری یا مقامی در قبال طالبان موقف گرفته از زن و آزادی گفته و هم در سطح داخلی، زنانی‌که دست به مبازره‌های خیابانی و مبارزات زیرزمینی زده، مانیفیست مبارزاتی‌شان مساله زنان، حق کار، تحصیل و آزادی آنان بوده است. اما پس از بیشتر از دو سال از حاکمیت طالبان در افغانستان، این...
Published 12/21/23
همگرایی مخالفان سیاسی طالبان و موانع آن در نشست‌های اخیری که با اشتراک چهره‌ها و جبهات سیاسی مخالف طالبان در روسیه، تاجیکستان و اتریش برگزار شد، نشانه‌هایی از همگرایی میان مخالفان از دسته‌های مخالف دیده می‌شد. اما پس از بیشتر از دو سال از حاکمیت طالبان، آن‌گونه که توقع مردم افغانستان است، چهره‌های مخالف نتوانسته‌اند زیر یک چتر واحد سیاسی درباره راهکارهای مبارزه با طالبان به توافق برسند. دلیل این امر چیست؟ موانع بر سر راه همگرایی کدام‌ها است؟ این پرسش‌ها در سخنرانی‌های مهمانان این پادکست پاسخ...
Published 12/13/23
۱۶ روز نارنجی با زنان؛ بسته‌شدن دانشگاه و افتادن در حلقه خشونت من مادر شده‌ام و وقتی به جرم زن بودن به روزگار نکبت گذشته‌ام و حال ناامیدم و آینده‌ مجهولم که بر هیچ و پوچ بودنش با این شرایط مطمئنم، می‌بینم، بارها آرزو می‌کنم که آنچه در بطنم‌ در حال رشد است (دختر) نباشد. برای من حتا اجازه آوردن کتاب‌هایم را هم ندادند. مادرم به شوهرم گفت که تا می‌تواند مرا از قلم و کتاب دور نگه دارد، چون سبب سر به ‌هوایی من می‌شوند. منی که هیچ دوست و پناهی جز دانشگاه و کتاب نداشتم، امروز کیلومترها دور از...
Published 12/11/23
حالی که بغض بی‌وطنی و از دست رفتن دستاوردهایش در گلوی او گیر کرده است، با آهی از حسرت می‌گوید: «زنده‌گی قبل از سقوط کابل خیلی خوب بود. وضعیت مالی‌ام خوب بود. در کشور خودم بودم. کار می‌کردم. چه کم یا زیاد، درآمد داشتم. از پس مصرف‌های زنده‌گی‌ برمی‌آمدم. رویاهایم را دنبال می‌کردم. موسیقی می‌آموختم و ترانه می‌سراییدم، اما اکنون همه را از دست داده‌ام.» این مسرت برایش پایدار نماند. زنده‌گی او همانند میلیون‌ها زن و دختر افغان پس از حاکم شدن گروه زن‌ستیز طالبان دگرگون شد. تمام دستاوردها، زحمت‌ها و...
Published 11/27/23
اخراج پناه‌جویان افغان از پاکستان: قصه تلخ مهاجرت و بی‌وطنی براساس گزارش‌ها، از تاریخ ۱۷ سپتامبر به این‌سو، بیش از ۱۴۸ هزار پناه‌جوی افغان به صورت داوطلبانه به کشور برگشته‌اند و یا هم توسط پولیس پاکستان اخراج شده‌اند. دولت پاکستان اعلان کرده که باید ۱.۷ میلیون پناه‌جوی افغان که به صورت غیرقانونی در این کشور اقامت دارند، پاکستان را ترک کنند. در این روزها روزانه هزاران پناه‌جوی افغان از طریق گذرگاه‌های مرزی طورخم و اسپیس‌بولدک به افغانستان بازگردانده‌ می‌شوند. در میان این پناه‌جویان، زنان،...
Published 11/06/23
مردن در زیر درخت توت؛ قتلی که خودکشی خوانده شد جسد مرده‌ آی‌طلا را از زیر درخت توت پیدا کرده بودند. جای گلوله زیر گلویش بود و هر دو دستانش پر از خون بود. دامن ساده‌اش به رنگ خون گل‌ زده بود. فردایش پولیس‌ها آمدند و قضیه را به‌نام «خودکشی» بسته کردند. برادر آی‌طلا میان مردم شان و منزلت داشت و زوردار آدم بود. دیگر کسی پشت قضیه نگشت. مادر آی‌طلا آن روز سکوت کرده بود. می‌گفتند که شوک دیده است. همه باور کردند که آی‌طلا دختر تیزهوش، خوش‌اندام و خوش‌لباس منطقه خودکشی کرده است. ملای مسجد هم جنازه‌اش...
Published 10/25/23
۲۹ میزان روز ملی زبان اوزبیکی است. به همین مناسبت، روزنامه ۸صبح بخش اوزبیکی خویش را فعال کرد. مخاطبان ما می‌توانند پس از این تمام مطالب را برعلاوه فارسی، پشتو و انگلیسی، به اوزبیکی نیز بخوانند. برنامه این هفته اکس‌اسپیس ۸صبح نیز اختصاص داده شده بود به تجلیل از روز ملی زبان اوزبیکی و راه‌اندازی بخش اوزبیکی در ۸صبح. در این برنامه فعالان و چهره‌های فرهنگی افغانستان درباره اهمیت زبان اوزبیکی و تنوع فرهنگی در کشور سخنرانی کردند. از شما دعوت می‌کنیم نسخه ویرایش‌شده این برنامه را بشنوید. لازم به ذکر...
Published 10/23/23
خاطرات کاج؛ ضجه‌های مادران در سوگ فرزندان‌شان من در منطقه‌ای زنده‌گی می‌کنم که بیش‌ترین قربانی‌های کاج را در خود جا داده است. مراسم سوگواری حاکم بر منطقه و صدای دعاخوانی، روضه‌خوانی، ختم قرآن با صدای ضجه‌های مادران بیان‌گر این است که خانواده‌های قربانیان‌ کاج بار دیگر در سوگ یک‌ساله‌گی از دست دادن عزیزان‌شان نشسته‌اند. از پنجره خانه سرم را بیرون می‌کشم چشمم به خانه یکی از دوستانم که در حادثه کاج زخمی شده بود می‌افتد و عاطفه زخمی را می‌پاید. بیش‌تر از همه می‌خواهم حال او را بدانم، هرچه...
Published 10/05/23
گفت‌وگوی روایت‌ها (۱)؛ چیستی روایت و رابطه آن با شکل‌گیری جریان‌های سیاسی در افغانستان از هر مسأله و پدیده‌ای، خوانش‌های مختلف و روایت‌های گوناگون و گاهی متضاد وجود دارد. به همین دلیل، یک چهره تاریخی را عده‌ای قهرمان می‌خوانند و عده دیگر ضدقهرمان. این خوانش‌ها و روایت‌ها تنها به چهره‌ها و رویدادهای تاریخی خلاصه نمی‌شود، بلکه به مفاهیم نظری و گفتمان‌های فکری و مسایل روزمره اجتماعی نیز تسری می‌یابد. باری، خوانش‌ متفاوت از یک مساله یا یک پدیده و از زوایای مختلف به یک قضیه نگاه کردن، از...
Published 10/02/23
روابط افغانستان و پاکستان: گذشته سیاه، آینده تاریک روابط افغانستان و پاکستان تاریخچه‌ای از تنش‌ها و سوءظن‌ها است. از زمان تأسیس کشور مستقل پاکستان در سال 1947 تاکنون، مناسبات دوجانبه افغانستان با پاکستان همواره دستخوش فراز و نشیب عمدتاً ناشی‏ از اختلاف مرزی به‏ جامانده از دورۀ هند بریتانیایی بوده است. در این پادکست شما درباره تاریخچه این روابط و عوامل تنش بین دو کشور همسایه خواهید شنید. سخنرانان برنامه دکتر ملک ستیز، پژوهشگر روابط بین‌الملل و افراسیاب ختگ، فعال سیاسی در پاکستان هستند. روزنامه...
Published 10/02/23
آزاد شدم، اما به قیمت جان و‌ جوانی واپسین سوزن از تاروپودِ خسته‌ی پوستم گذر کرد و هنوز پس از دو ساعت، دردش ترکم نکرده‌است. آری عزیزم! یازده سالگی، پانزده سالگی، هفده سالگی گذشتند. من، آزمون‌های زندگی را پشت‌سر گذاشتم و تابوها را شکستم. حالا کار می‌کنم و درس می‌خوانم، مانعی جز دردهای تنانه نیست. در پایان، آنان دانستند که بنا نیست دختر به بهانه‌ی راه دانشوری و دانایی، خانواده‌اش را بدنام کند. آن‌ها فهمیدند که یک دختر هم می‌تواند... اما دیر. مردم می‌گویند هنوز در جوش‌وخروش‌ام و نمی‌دانند که همین...
Published 09/18/23
گفت‌وگوی روایت‌ها (۲)؛ چپ‌گرایی در افغانستان هواداران اندیشه چپ در افغانستان ۱۴ سال قدرت سیاسی را در این کشور در دست داشتند. بررسی نقطه‌های قوت و ضعف این گروه و عوامل شکست آن در افغانستان موضوع این پادکست است. در این برنامه روی عوامل و زمینه‌های ورود تفکر چپ در کشور، استراتژی‌ها و پالیسی‌های هواداران این اندیشه در افغانستان، عوامل سقوط و آموزه‌ها و عبرت‌های این تجربه برای امروز بحث شده است. سخنرانان این برنامه آقای امان‌الله شفایی، نویسنده و پژوهشگر علوم سیاسی و نویسنده کتاب چپ‌گرایی در...
Published 09/11/23