«سخن زن/۱۲: مجادله با طالبانٍ خانه و جامعه؛ «نگاههای نفرتانگیز برادرانم بارها مرا زنده به گور کرد
Description
بیشتر از دو سال از حاکمیت طالبان گذشت و در این مدت بارها در برابر خواست خانودهام ایستادهگی کردم، اما این بار وضعیت فرق میکرد و من دیگر بهانهیی نداشتم و باید ازدواج میکردم. به همین دلیل جواب رد نمیدادم و به بهانههای مختلف وقت میخریدم تا نکاحم را رسمی نکنند. در این مدت تا توانستم تلاش کردم که بورسیه تحصیلی بگیرم. چاره دیگر نداشتم و مهلتم با گذشت هر روز رو به خلاصی میرفت. خوشبختانه در آخرین روزها از یکی از دانشگاههای کشور ایران جواب تاییدی دریافت کردم. پس از مدتها بار دیگر لبخند بر لبانم تقش بست و از ته دل خندیدم و گریه کردم.
افغانستان تنها کشوری است که در آن، هیچ نهاد حقوق بشری فعال نیست؛ زنان به شکل کامل از فضای عمومی حذف شدهاند و حوزه خصوصی آدمها نیز هر روز با فرمانهای تازه رهبر طالبان محدودتر میشود. ولی این همه ماجرا نیست؛ آنچه شرایط را دشوارتر کرده، تبدیل جنایت به وظیفه یا مکلفیت است که امروز توسط...
Published 05/10/24
و بارها قصد میکند از شوهرش جدا شود و از او بهخاطر شکنجه و بیتفاوتیاش در قبال فرزندش شکایت کند، اما پس از حاکمیت طالبان هیچ نهادی نیست که به او کمک کند و هیچ دادگاهی نیست که برای دادخواهی حقش به آن مراجعه کند؛ زیرا گروه طالبان همه نهادهایی که از زنان حمایت میکنند را بسته است. او مجبور است به...
Published 05/10/24