سخن زن/۱۴: مسیر دشوار اما دست‌یافتنی آرزوها
Listen now
Description
از ایام کودکی وضعیت زنده‌گی خوبی نداشتم. با فقر به دنیا آمدم و با فقر بزرگ شدم. پدرم کارگر روزمرد بود و نمی‌توانست مصارف خانه و فرزندانش را به‌گونه درست مهیا کند. در ایام کودکی هیچ‌گاه نتوانستم لباس نو بر تن کنم و بازیچه‌ داشته باشم، ولی همان خواسته‌های کوچک برای هم‌بازی‌هایم فراهم بود و من نظاره‌گر لباس و چوری‌های رنگارنگی بودم که در ایام عید دوستانم بر تن و بر دست می‌کردند و با شور وشوق می‌خندیدند و شاد بودند. با دیدن آن‌ها احساس حقارت می‌کردم و با خود می‌گفتم ای کاش آن بوت و لباس بر پا و تن من می‌بود.
More Episodes
افغانستان تنها کشوری‌ است که در آن، هیچ نهاد حقوق بشری فعال نیست؛ زنان به شکل کامل از فضای عمومی حذف شده‌اند و حوزه‌ خصوصی آدم‌ها نیز هر روز با فرمان‌های تازه‌ رهبر طالبان محدودتر می‌شود. ولی این همه‌ ماجرا نیست؛ آن‌چه شرایط را دشوارتر کرده، تبدیل جنایت به وظیفه یا مکلفیت است که امروز توسط...
Published 05/10/24
Published 05/10/24
و بارها قصد می‌کند از شوهرش جدا شود و از او به‌خاطر شکنجه و بی‌تفاوتی‌اش در قبال فرزندش شکایت کند، اما پس از حاکمیت طالبان هیچ نهادی نیست که به او کمک کند و هیچ دادگاهی نیست که برای دادخواهی حقش به آن مراجعه کند؛ زیرا گروه طالبان همه نهادهایی که از زنان حمایت می‌کنند را بسته است. او مجبور است به...
Published 05/10/24