روزها در راه | فصل سوم - قسمت ۴۷ - حرف زدن با سایه
Listen now
Description
قسمت ۴۷ |  حرف زدن با سایهدر من بی‌تفا‌وتی ناراحت کننده‌ای دارد بیدار می‌شود و مثل مرداب بالا می‌آید و عشق را.آن حس زیبا و بی‌آرامی را که در من بود، کم‌کم بیهوش و فلج می‌کند نمی‌دانم چرا این‌ها را می‌نویسم.خنده‌دار نیست که آدم با خودش درددل کند؟ مثل مردی که با سایه خودش صحبت می‌کند؟ 08:40 پياله اول و بدمستى10:50  اشتباه پشت اشتباه!14:20 روح در بهشت، تن در دوزخ 18:40  انتظارِ ملال‌آور27:10  امان از ترس!36:50  صداقتِ خطرناك38:40  حضورِ حاضر و غايب43:20  آقابزرگ در هاروارد48:00  فروتن و مغرور   لينك حمايت مالى  پادكست روزها در راه  اینستاگرام روزها در راه  تلگرام روزها در راه توئيتر روزها در راه
More Episodes
قسمت ۵۷ | لاکپشتِ پیر نیما دیشب مرد. دو بعد از نیمه‌شب. ساعت دو و ده دقیقه بود که درِ خانه را سخت کوبیدند. خیال کردم میرآب آمده است آب بدهد، ولی صدای دختر کلفَتِ‌شان که از پشت در بلند شد، داد می‌زد که قضیه از چه قرار است. وقتی رسیدم، زنش چشم‌هایش را هم بسته بود. عر می‌زد. به زحمت او را به اطاق...
Published 01/18/24
Published 01/18/24
قسمت ۵۶ | نالهٔ مرغ سحر اندیشه‌ی تجدد و امید به دگرگونی اجتماعی، که انقلاب مشروطیت پیامد و خود بزرگترین انگیزه‌ٔ آن بود، پس از نخستین جنگ جهانی و در چند سال کوتاه غروب قاجاریه و طلوع پهلوی ـ در فرهنگ ما نیز مانند سیاست ـ تحولی ناگهانی و ژرف پدید آورد. در این زمینه می‌توان عوض شدن نقش اجتماعی شاعر...
Published 12/19/23